ما چقدر با «سوگیری»، اطلاعات رسانهای شده را میپذیریم؟
ما چقدر با «سوگیری»، اطلاعات رسانهای شده را میپذیریم؟
ذهن ما برای پردازش سریع اطلاعات، از میانبرهایی به نام «سوگیریهای شناختی» استفاده میکند. این سوگیریها که اغلب به صورت ناخودآگاه عمل میکنند، نقش یک فیلتر قدرتمند را در پذیرش یا رد اخبار و محتوای رسانهای ایفا میکنند. در واقع، ما معمولاً نه بر اساس عینیت و شواهد محض، بلکه بر اساس پیشفرضها و باورهای از پیش ساختهشدهمان با اطلاعات برخورد میکنیم. شناخت این دامهای ذهنی، اولین گام برای تبدیل شدن به یک مخاطب فعال و منتقد به جای یک مصرفکننده منفعل است.
چهار سوگیری اصلی، بیشترین تأثیر را در تعامل ما با رسانه دارند:
1. سوگیری تأییدی: تمایل شدید به پذیرش اطلاعاتی که باورها و عقاید فعلی ما را تأیید میکنند و نادیده گرفتن یا رد شدید هرگونه شاهد مخالف. شبکههای اجتماعی با الگوریتمهای خود که ما را در “حباب فیلتر” محبوس میکنند، این سوگیری را به شدت تقویت میکنند.
2. سوگیری دسترسی: قضاوت درباره درستی یا اهمیت یک موضوع، بر اساس سهولت به خاطر آوردن آن. اخبار دراماتیک و تکرارشونده، حتی اگر نادرست باشند، به دلیل حضور پررنگ در ذهن، به عنوان واقعیتی مسلم پذیرفته میشوند.
3. اثر لنگر انداختن: وابستگی بیش از حد به اولین قطعه اطلاعاتی که دریافت میکنیم. یک تیتر یا خلاصه اولیه گمراهکننده، میتواند مانند یک لنگر عمل کند و تا انتها، تفسیر ما از یک رویداد را تحت تأثیر قرار دهد، حتی اگر بعداً اطلاعات صحیحتری به دست آوریم.
4. سوگیری درونگروهی: تمایل به اعتماد بیچون و چرا به اعضای گروه خودی (سیاسی، فکری، قومی و…) و بدبینی سیستماتیک نسبت به پیامهای گروههای بیرونی. این سوگیری، فضای مجازی را به عرصهای برای تقابل کورکورانه «ما» و «آنها» تبدیل کرده است.
برای مقابله با این سوگیریها و ارتقای سواد رسانهای، باید به طور فعالانه «شیوه تفکر» خود را تغییر دهیم. هنگام مواجهه با هر خبر یا محتوای جذاب، از خود بپرسیم: «آیا این محتوا را صرفاً به این دلیل میپسندم که با عقایدم همخوانی دارد؟»، «آیا اولین خبری که در این مورد خواندم، تمام حقیقت بود؟» و «آیا دارم این خبر را فقط به این دلیل باور میکنم که از سوی شخص یا گروه مورد علاقهام منتشر شده؟». این پرسشگری درونی، پادزهر قدرتمندی برای سوگیریهای ذهنی است.
