شک؛ پُلی بهسوی یقین یا پرتگاهی بهسوی گمگشتگی؟ نگاهی به دوگانگی شک در کلام اسلام و شهید مطهری
🔹 شک، ناآرامی است، اما هر آرامشی بر این ناآرامی ترجیح ندارد.
حیوان شک نمیکند، ولی آیا به مرحله ایمان و ایقان رسیده است؟!
آن نوع آرامش، آرامش پائین شک است، برخلاف آرامش اهل ایقان که بالای شک است.
بگذریم از افراد معدود مؤید من عند اللّه، دیگر اهل ایقان، از منزل شک و تردید گذشتهاند تا به مقصد ایمان و ایقان رسیدهاند.
🔸 پس صرف اینکه عصر ما عصر شک است نباید دلیل بر انحطاط و انحراف زمان ما تلقی شود. مسلّما این نوع از شک، از آرامشهای ساده لوحانهای که بسیار دیده میشود پائینتر نیست.
🔹 آنچه میتواند مایه تأسف باشد این است که شک یک فرد، او را به سوی تحقیق نراند؛ و یا شکوک اجتماعی، افرادی را برنیانگیزد که پاسخگوی نیازهای اجتماع در این زمینه بوده باشند( استاد مطهری، عدل الهی، ص۱۴).
پاسخ تحلیلی به پرسش «شک داشتن در عقاید خوب است یا بد؟» با استناد به منابع اسلامی و اندیشه شهید مطهری
۱. شک به مثابه «معبر» یا «مأمن»؟
شک در عقاید از منظر اسلامی و فلسفی، دو وجه متضاد دارد:
- شک معبر (گذرگاه): شک زمانی ارزشمند است که فرد را به سوی جست وجوی حقیقت سوق دهد. این نوع شک، نشانۀ بلوغ فکری و آغاز حرکت به سمت یقین است. شهید مطهری در تحلیل خود اشاره میکند:
شک منزل بدی است، اما معبر خوب و لازمی است. زمانی بد است که در همین منزل بمانی.
این نگاه با روایتی از پیامبر(ص) همسوست که میفرماید: احساس نگرانی از شک، نشانۀ ایمان محض است، زیرا فرد برای حفظ اعتقادات خود تلاش میکند.
شک مأمن (توقفگاه): اگر شک به جای تحریکِ تحقیق، باعث رکود فکری شود، خطرناک است. امام صادق(ع) میفرمایند:هر قلبی که در آن شک یا شرک باشد، بیارزش است.
این نوع شک، ناشی از وسوسههای شیطانی یا رذایل اخلاقی مانند تکبر است و میتواند به انحراف بیانجامد.
۲. شک به عنوان نشانۀ سلامت فکری
برخی منابع اسلامی، شکهای ابتدایی را طبیعی و حتی ضروری میدانند:
- بلوغ عقلی: شک در سنین جوانی، نشانۀ آغاز فعالیت عقل برای درک عمیقتر مفاهیم دینی است. ملاصدرا معتقد است رشد عقل پس از بلوغ جسمانی آغاز میشود و شک، بخشی از این فرآیند است.
- فطرت حقیقتجویی انسان: مولوی در اشعارش تأکید میکند که انسان فطرتاً خواهان وصل به حقیقت است و شک، جرقههای این جست وجوست.
- ایمان پویا: پیامبر(ص) در حدیثی، نگرانی از شک را نشانۀ ایمان میدانند، زیرا فرد برای رفع شبهات تلاش میکند.
۳. تفاوت شک سالم و بیمارگونه
- شک سالم
- همراه با تلاش برای یافتن پاسخ است.
- از طریق مشورت با عالمان دینی یا مطالعه حل میشود.
- در قرآن، حتی پیامبرانی مانند ابراهیم(ع) برای تقویت یقین خود از خداوند میخواهند: «رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى» (بقره/260).
- شک بیمارگونه (وسواس فکری)
- بدون هدف و تکرارشونده است.
- باعث اضطراب و احساس پوچی میشود.
- نیاز به درمان روانشناختی یا مشاوره تخصصی دارد.
- امام علی(ع) میفرمایند: «کمترین شک میتواند یقین ناپایدار را نابود کند».
۴. نقش جامعه و فرهنگ در شکگرایی
- عوامل خارجی
- ریاکاری برخی دینداران یا تجربیات منفی از دین، به شک دامن میزند.
- فرهنگ پستمدرن و نسبیتگرایی، حقیقت را چندپاره میکند و سردرگمی ایجاد مینماید.
- راهکارهای اجتماعی
- ایجاد فضای امن برای پرسشگری بدون ترس از تحقیر.
- تقویت پاسخهای عمیق و عقلانی به شبهات، نه تکیه بر جملات کلیشهای.
۵. جمعبندی: شک خوب است یا بد؟
پاسخ به این پرسش، وابسته به نحوه مدیریت شک است:
- اگر شک باعث شود
- به جای تقلید کورکورانه، عقلانیت و تحقیق تقویت شود.
- فرد از «آرامش سادهلوحانه » به «آرامش آگاهانه» برسد همانگونه که استاد مطهری به تفاوت آرامش پایین و بالای شک اشاره میکند.
- خوب است و در روایات، زمینۀ ایمان اصیل شناخته میشود.
اگر شک باعث شود:
- فرد در گرداب تردیدها غرق شود یا به انکار کلی بینجامد.
- انرژی روانی را تحلیل برد و به اضطراب بیانجامد.
- بد است و نیاز به درمان دارد.
شهید مطهری در کتاب «عدل الهی» تأکید میکند:
آنچه مایه تأسف است، شک بدون حرکت به سمت تحقیق است
پس شک ذاتاً نه خوب است و نه بد، بلکه ابزاری است برای رسیدن به یقین اگر در مسیر درست هدایت شود.