نوجوان دلسوز و همکار: پرورش یک موهبت با آگاهی علمی
نوجوان دلسوز و همکار: پرورش یک موهبت با آگاهی علمی
وقتی از نوجوانی “مطیع” و “دلسوز” صحبت میکنیم، در نگاه اول تصویری ایدهآل برای هر والدینی ترسیم میشود. اما از منظر روانشناسی رشد، ضروری است که این ویژگیها را به درستی درک کنیم تا هم از این “موهبت” مراقبت کنیم و هم از تبدیل آن به یک چالش جلوگیری نماییم.
این رفتارها ریشه در کجا دارد؟
نوجوانی با “طغیان” و “استقلالطلبی” تعریف میشود. بنابراین، یک نوجوان بسیار دلسوز و مطیع، اغلب ترکیبی از خلق و خوی ذاتی و سبک فرزندپروری را نشان میدهد:
1. دلبستگی ایمن
این نوجوانان معمولاً در سالهای اولیه زندگی، یک دلبستگی ایمن و قابل اعتماد با والدین خود شکل دادهاند. آنها به دنیا به عنوان مکانی امن نگاه میکنند و عشق و همکاری را به عنوان راهی برای حفظ این امنیت درونی به کار میگیرند.
2. هماهنگی با سیستم عصبی
آنها ممکن است از نظر سرشتی، دارای حساسیتهای بالایی باشند و به طور طبیعی به نیازها و احساسات اطرافیان خود توجه کنند. مغز آنها به خوبی میتواند حالتهای عاطفی دیگران را پردازش و بر اساس آن پاسخ همدلانه دهد.
3. درونیسازی ارزشهای اخلاقی
این نوجوانان، ارزشهایی مانند مهربانی، احترام و همکاری را نه از روی ترس، بلکه به عنوان بخشی از هویت و باورهای درونی خود پذیرفتهاند. این بر اساس نظریه رشد اخلاقی “کالبرگ” است.
نقش والدین: پرورش، نه بهرهبرداری
والدین چنین نوجوانانی یک مسئولیت بزرگ دارند: تشویق دلسوزی همراه با ترویج مرزهای سالم.
· قدردانی آگاهانه
به جای گفتن “مرسی که همیشه حرفم را گوش میکنی"، بگویید: “از اینکه دیدگاهت را محترمانه بیان کردی و در عین حال به نیاز خانواده هم توجه کردی، واقعاً قدردانم.” این جمله، “همکاری آگاهانه” را تقویت میکند، نه “اطاعت کورکورانه” را.
· فضایی برای گفتوگوی باز ایجاد کنید
مطمئن شوید که نوجوان شما احساس میکند میتواند بدون از دست دادن محبت شما، “نه” بگوید یا نظر مخالف خود را بیان کند. به او بفهمانید که گاهی مخالفت کردن و اولویت دادن به خودش نیز اشکالی ندارد.
· مهارت “دلسوزی نسبت به خود” را آموزش دهید
این حیاتی است. نوجوانان دلسوز اغلب مستعد فرسودگی عاطفی و نادیده گرفتن نیازهای خود هستند. به آنها بیاموزید که گاهی استراحت کردن و “نه” گفتن به دیگران، به معنای خودخواهی نیست، بلکه یک ضرورت برای حفظ سلامت روان است.
یک هشدار علمی: مرز باریک بین دلسوزی و “افرادخوشایند”
مراقب باشیم که این رفتارها به الگوی “رضایت دادن به مردم" تبدیل نشود. نوجوانی که تنها برای اجتناب از درگیری، ترس از طرد شدن یا کسب تأیید دیگران مطیع است، در حقیقت در حال سرکوب هویت واقعی خود است. این میتواند به اضطراب و کاهش اعتماد به نفس منجر شود.
نتیجهگیری: یک نوجوان دلسوز و همکار،نشاندهنده موفقیت یک پایهریزی عاطفی قوی است. وظیفه ما این است که این گل زیبا را در بستری از عشق بیقید و شرط، احترام به مرزهایش و تشویق به داشتن صدای مستقل خود پرورش دهیم. هدف، پرورش انسانی است که هم به دیگران عشق میورزد و هم برای خود و نیازهایش ارزش قائل است.