نهجالبلاغه و قرآن؛ دو جریان همسو در تعالی اخلاق و حکمت
نهجالبلاغه و قرآن؛ دو جریان همسو در تعالی اخلاق و حکمت
نهجالبلاغه، گنجینهای از سخنان امام علی(ع)، همواره به عنوان «قرآن ناطق» شناخته شده است. مواعظ این کتاب، نه تنها بازتابی از مفاهیم قرآنی است، بلکه در بسیاری از موارد، به تفسیر عملی و عینی آیات قرآن میپردازد. این همسویی را میتوان در محورهای زیر بررسی کرد:
۱.هماهنگی در مفاهیم اخلاقی و تربیتی
قرآن کریم در آیات متعدد بر تعاون در نیکی و پرهیز از همکاری در گناه تأکید میکند:
«وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَىٰ» (مائده: ۲) .
امام علی(ع) در خطبه ۱۶۶ نهجالبلاغه همین مفهوم را با بیانی کاربردی تکمیل میکنند:
«إِذَا رَأَيْتُمُ الْخَيْرَ فَخُذُوا بِهِ وَ إِذَا رَأَيْتُمُ الشَّرَّ فَأَعْرِضُوا عَنْهُ» (هرگاه نیکی دیدید، بدان چنگ زنید و اگر بدی دیدید، از آن رویگردان شوید) .
این تطابق، نشان میدهد مواعظ نهجالبلاغه، مفاهیم قرآنی را از سطح نظری به عرصه عمل منتقل میکند.
۲.عبادت: از ترس تا شکرگزاری
قرآن، یاد خدا را مایه آرامش دلها میداند:
«الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» (انفال: ۲) .
امام علی(ع) در حکمت ۲۲۹ نهجالبلاغه، سه سطح از عبادت را ترسیم میکنند:
- عبادت تاجران (برای پاداش)،
- عبادت بردگان (از ترس عذاب)،
- عبادت آزادگان (برای شکرگزاری) .
این تقسیمبندی، تفسیری عمیق از آیه «وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (جمعه: ۱۰) است که هدف نهایی عبادت را «رستگاری» میداند .
۳.توحید: از آیات قرآن تا استدلالهای کلامی
قرآن با صراحت میفرماید: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» (اخلاص: ۱) .
امام علی(ع) در خطبه ۱۵۲، توحید را فراتر از اعداد و مفاهیم مادی تعریف میکنند:
«الْأَحَدُ لَا بِتَأْوِيلِ عَدَدٍ» (خداوند یکتاست، نه به معنای عددی) .
ایشان در خطبه ۱ نیز تأکید میکنند که هرگونه توصیف محدودکننده برای خداوند، ناقص است و به تشبیه میانجامد . این نگاه، تفسیری فلسفی از آیات توحیدی قرآن ارائه میدهد.
۴. عدالت اجتماعی: از کلیات قرآن تا جزئیات حکومتی
قرآن بر اجرای عدالت تأکید میکند: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ» (نحل: ۹۰).
امام علی(ع) در نامه به مالک اشتر، جزئیات حکومت عادلانه را شرح میدهند: از تقسیم عادلانه بیتالمال تا برخورد یکسان با اقوام مختلف . این نامه، نمونهای بارز از تبدیل مفاهیم کلی قرآن به برنامههای عملی است.
۵. بلاغت: قرآن به مثابه الگوی بیانی
فصاحت و بلاغت نهجالبلاغه، همواره مورد تحسین ادیبان قرار گرفته است. سید رضی، گردآورنده نهجالبلاغه، در مقدمه کتاب خود مینویسد:
سخنان امام علی(ع) سرچشمه فصاحت و بلاغت است و از او قوانین بلاغت آموخته شد.
این بلاغت، برگرفته از سبک قرآن است که در آیاتی مانند «قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَالْجِنُّ…»(اسراء: ۸۸) به اوج میرسد .
ایندو، دو بال هدایت
نهجالبلاغه را میتوان «قرآن عملی» نامید؛ کتابی که مفاهیم انتزاعی قرآن را در قالب مواعظ، خطبهها و نامهها به زندگی اجتماعی و فردی پیوند میزند. همانگونه که علامه امینی در الغدیر اشاره میکند، شرحهای متعدد بر نهجالبلاغه، گواه عظمت این کتاب در تبیین معارف قرآنی است . این دو متن مقدس، همچون دو جریان همسو، مسیر تعالی انسان را از «نظریه» تا «عمل» روشن میسازند.