ناظر همیشه حاضر: تقوایی که زندگی را متحول میکند
ناظر همیشه حاضر: تقوایی که زندگی را متحول میکند
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : خَفِ اللّه َ كأنّكَ تَراهُ ، فإنْ كُنتَ لا تَراهُ فإنَّهُ يَراكَ ، فإنْ كُنتَ تَرى أنّهُ لا يَراكَ فَقد كَفَرتَ ، و إنْ كُنتَ تَعْلَمُ أنّهُ يَراكَ ثُمَّ اسْتَتَرْتَ عنِ المَخْلوقينَ بالمَعاصي و بَرَزْتَ لَهُ بِها فَقد جَعَلْتَهُ في حَدِّ أهْوَنِ النّاظِرينَ إلَيكَ .[بحار الأنوار : 70/386/48 .]
امام صادق عليه السلام : از خدا چنان بترس كه گويى او را مى بينى ؛ چه، اگر تو او را نمى بينى، او تو را مى بيند . اگر فكر كنى كه او تو را نمى بيند ، هر آينه كافر شده اى و اگر بدانى كه او تو را مى بيند و با اين حال دور از چشم مردم و در برابر ديدگان خدا گناه كنى، بي گمان او را در حدّ پست ترين بينندگان خود قرار داده اى .
(تفسیر حدیثی از امام صادق علیه السلام)
امام صادق (علیه السلام) در این روایت کوتاه اما عمیق، بالاترین درجه از تقوا و خداترسی را در قالب یک دستورالعمل عملی و سپس تحلیل پیامدهای ترک آن، به تصویر میکشند. این کلام نورانی، پلکانی از مراتب ایمان را پیش روی ما قرار میدهد.
گام اول: «از خدا چنان بترس که گویی او را میبینی»
این بخش، بیانگر عالیترین مرحله «ایمان» و «احسان» است. احسان یعنی این که خدا را چنان بندگی کنی که گویی او را میبینی؛ و اگر تو او را نمیبینی، او تو را میبیند. این نگاه، یک نیروی بازدارنده و انگیزهدهنده فوقالعاده قوی در وجود انسان ایجاد میکند. وقتی انسان باور کند که در محضر کسی است که او را مستقیم میبیند، تمام اعمال، نیات و حتی افکارش را اصلاح میکند. این همان “تقوای محبت” است؛ مانند فرزندی که در حضور پدری مهربان اما عزیز و محترم است و مرتکب خطایی نمیشود.
گام دوم: تحلیل وضعیت منکران (سقوط به ورطه کفر)
امام (ع) سپس نتیجه انکار این حقیقت را بیان میفرمایند: «اگر فکر کنی که او تو را نمیبیند، هر آینه کافر شدهای» این جمله،هشداری بس بزرگ است. انکار “علم” و “نظر” خداوند بر اعمال بندگان، در حقیقت انکار یکی از صفات ذاتی پروردگار است. کسی که باور ندارد خداوند بر او اشراف کامل دارد، در واقع او را به موجودی غایب و بیتأثیر تبدیل کرده که این، نوعی شرک و کفر است. این مرحله، سقوط از قله ایمان است.
گام سوم: تحلیل وضعیت غافلان (اهانت به مقام ربوبیت)
اما نکته ظریف و قابل تأمل این حدیث، بخش پایانی آن است که بسیاری از ما ممکن است در دام آن بیفتیم. امام (ع) میفرمایند: «و اگر بدانی که او تو را میبیند و با این حال دور از چشم مردم و در برابر دیدگان خدا گناه کنی، بیگمان او را در حدّ پستترین بینندگان خود قرار دادهای.»
این بخش، اشاره به حالتی است که فرد از نظر عقیدتی منکر خدا نیست، اما در عمل، “غافل” است. او خدا را میشناسد و میداند که خداوند میبیند، اما هنگام گناه، این معرفت در دلش زنده نیست. اینجا امام (ع) با بیانی تکاندهنده میفرمایند که چنین کسی با این عمل، در حقیقت به مقام پروردگار اهانت کرده است.
· چگونه؟ چون او برای ترس از “دیدگان مردم” (که پستترین و کماثرترین ناظران بر او هستند) گناه را ترک میکند، اما برای ترس از “دیدگان خدا” (که برترین ناظر است) گناه میکند. یعنی در عمل، برای خداوند ارزشی کمتر از یک انسان قائل شده است. او خدا را در رده پایینتر از مردم قرار داده است.
جمعبندی و پیام کاربردی
1. هدف نهایی: باید به جایی برسیم که حضور خداوند برایمان چنان ملموس و واقعی باشد که گویی او را با چشم سر میبینیم. این حالت، “یقین” نام دارد.
2. هشدار عقیدتی: کوچکترین تردید در علم و نظارت الهی، ایمان را ازبنیاد سست میکند.
3. هشدار اخلاقی-عملی: حتی با داشتن اعتقاد قلبی، اگر عمل ما طوری باشد که گویی خدا را نادیده گرفتهایم، در حقیقت به او توهین کردهایم و رابطهمان با او را مخدوش ساختهایم.
پس باید همواره در حال مراقبه و خودسازی باشیم تا معرفت ما به خداوند، تنها یک شعار نباشد، بلکه به باوری تبدیل شود که بر تمام لحظات زندگی ما سایه افکنده و اعمالمان را مدیریت کند. این است معنای حقیقی “تقوا".
منبع حدیث: بحار الأنوار، جلد ۷۰، صفحه ۳۸۶، حدیث ۴۸