مقاله کوتاه.چرا قضاوت میکنیم
چرا قضاوت میکنیم؟ شاید این پرسش، پرسشی باشد که هر یک از ما در لحظاتی از زندگی، در سکوت ذهن خود با آن روبرو شدهایم. قضاوت، آن سایهی همیشه حاضر، گاه چنان در وجود ما رخنه میکند که حتی از حضور آن بیخبریم. اما چه نیرویی در درون ماست که ما را به سوی قضاوت کردن میکشاند؟ چه رازهایی در پس این رفتار نهفته است که گاه ما را به قاضیانی سختگیر تبدیل میکند، حتی برای خودمان؟
۱. پیشبینی مشکل یا چارهاندیشیها
قضاوت، گاه همچون چراغی است که در تاریکی مسیر پیشروی ما را روشن میکند. این نوع از قضاوت، شاید مفیدترین و سازندهترین شکل آن باشد. ما با نگاهی به گذشته و تحلیل آن، سعی میکنیم از تکرار اشتباهات جلوگیری کنیم و راهحلهایی برای آینده بیابیم. این قضاوت، نه برای سرکوب، بلکه برای رشد و پیشرفت است.
۲. محافظت از خود در برابر ناکامی
گاه قضاوت، سپری است که برای محافظت از خود برمیداریم. ترس از شکست، ترس از ناکامی، ما را به سوی قضاوت کردن سوق میدهد. با قضاوت دیگران یا حتی خود، سعی میکنیم از درد ناکامی دور بمانیم، غافل از اینکه شاید این قضاوت، خود زخمی عمیقتر بر روحمان وارد کند.
۳. اثبات برتری خود نسبت به دیگران
قضاوت، گاه ابزاری میشود برای اثبات برتریهای خیالی. با پیدا کردن نقصها و کاستیهای دیگران، سعی میکنیم خود را بالاتر ببینیم. این تلاش برای برتریجویی، شاید تنها پوششی باشد بر ترسها و ضعفهای درونیمان. آنها ایرادهایی دارند که ما نداریم؟ یا شاید تنها اینگونه فکر میکنیم تا خود را آرامش بخشیم.
۴. تلاش برای اصلاح خود و دیگران
گاهی قضاوت، از آرزوی کمال سرچشمه میگیرد. ما میخواهیم خودمان و دیگران را بهتر کنیم، کاملتر کنیم. اما آیا این تلاش، همیشه از سر دلسوزی است؟ یا گاه از سر خودخواهی و تمایل به کنترل دیگران؟ قضاوت در اینجا، مرزی باریک دارد که به سادگی میتواند از سازندگی به سمت تخریب حرکت کند.
۵. اثبات بد بودن خود
گاه قضاوت، نه برای دیگران، بلکه برای خودمان است. ما خود را به اندازهای که فکر میکنیم یا دیگران (شاید والدینمان یا بزرگترهای تاثیرگذار) فکر میکنند، بد میدانیم. این قضاوت، گاه چنان در وجود ما ریشه میدواند که تبدیل به زنجیری میشود که ما را از حرکت بازمیدارد.
۶. تنبیه خود به خاطر اشتباهات
قضاوت، گاه شلاقی است که بر روح خود میزنیم. ما خود را به خاطر اشتباهات و خطاهایمان تنبیه میکنیم، غافل از اینکه این تنبیه، نه تنها ما را اصلاح نمیکند، بلکه بیشتر در تاریکی فرو میبرد.
۷. خلاصشدن از شر رنجشها و شرمندگیها
و در نهایت، قضاوت گاه راهی است برای رهایی از رنجشها و شرمندگیها. با قضاوت کردن کسانی که ما را رنجیدهخاطر یا خجالتزده کردهاند، سعی میکنیم از شر این احساسات ناخوشایند خلاص شویم. اما آیا این قضاوت، واقعاً ما را آزاد میکند؟ یا تنها زخمهایمان را عمیقتر میکند؟
شاید زمان آن رسیده باشد که به جای قضاوت، به درک و همدلی روی آوریم. به جای سرزنش، به پذیرش و عشق. به جای تنبیه، به بخشش. و شاید آنگاه، بتوانیم خود و دیگران را آنگونه که هستیم، ببینیم و بپذیریم.