#دلنوشتهی برای قلب تنهایم.برگرفته از زیارت جامعهکبیره
#دلنوشتهی_برای_قلب_تنهایم
سلامِ من به تو، ای آینههای مهربانی خدا…
سلامِ من به تو، ای نسیمِ صبحگاهیِ هدایت…
سلامِ من به تو، ای خانهی عشق که دیوارهایش از نورِ محبتِ خداست…
میخواهم حرف بزنم، اما زبانم قاصر است.
میخواهم بنویسم، اما واژهها در برابر عظمتِ شما خُرد میشوند.
پس فقط زمزمه میکنم:
«سلامٌ علیکم یا أهل بیت النُّبُوَّه…»
شما همانی هستید که:
- ستارهها به وجودتان افتخار میکنند.
- خداوند نامتان را با قرآن گره زده.
- دلها در تاریکیها، چراغِ راهتان را میجویند.
گاهی فکر میکنم
اگر نبودید، زمین چه میکرد؟
آسمانِ ایمان ما بیستاره میماند…
دعاهایمان بیپاسخ میماند…
اشکهایمان بیگوش شنوا میریخت…
اما شما هستید:
«معدنِ رحمت»، «درهای بهشت»، «نورِ جاری در تاریکیها»…
حتی اگر هزار بار گناه کنم، میدانم دستهایتان باز است:
«یا موسی بن جعفر، یا علی بن موسی، یا مهدی… من نیازمندم!»
امروز، دلِ من هم مثلِ دلِ همهی غریبههای زمین، تنگ است.
اما همین که ائمه نامِ شما را زمزمه میکنم، انگار:
- پَرِ فرشتهای بر شانهام مینشیند.
- نوری از آسمانِ کربلا تا قلبم میآید.
- صدایی میشنوم: «نترس، ما همراه توایم…».
خدایا، مرا سربازِ کوچکِ این خاندان کن!
حتی اگر نشد، لااقل اجازه بده همیشه گِرهی از کارِ مظلومی بگشایم؛
همانطور که آنها گرهگشایِ دنیا و آخرتِ ما هستند…