#یه وقتایی دیر میشه که
14 آبان 1403 توسط صفيه گرجي
ناگهان چه زود دیر میشود
شاید روزهایی آخری باشه صحبت میکنم
شاید ساعات آخر زندگیم باشه
جوون و پیر نداره ،یکم تو مزارستان که قدم بزنید
از از زیر ۲۰ سال خوابیده تا ۱۰۰ به بالا
همش تبدیل میشه به یه عمر حسرت و اندوه…
محبتی که میشد به یکی بکنیم ؛ولی نکردیم
هدیه ای که میشد به یکی داد؛ ولی…
دلهای که میشد شد کنیم اما
مکانها و محلهایی که میشد واسه سفر تفریح رفت؛ ولی نرفتیم درس و کار نگذاشت
خندهها و حتی حرفهایی که باید زده میشد؛ اما
برای همیشه در دلهامون پنهون موندند..