چرا امام زمان (عج) نمیآیند؟ درس عبرتی از داستان عارفان نجف
چرا امام زمان (عج) نمیآیند؟ درس عبرتی از داستان عارفان نجف

بارها از خود پرسیدهایم: چرا با این همه دعا و انتظار، ظهور حضرت ولیعصر (عج) به تأخیر افتاده است؟
پاسخ را شاید در یک داستان عبرتآموز بتوان یافت…
🔸 حدود دو یا سه قرن پیش، جمعی از صالحان و عابدان نجف اشرف گرد هم آمدند. آنان با خود گفتند: «چرا حضرت نمیآید؟ ما که بیش از سیصد و سیزده نفر هستیم، همان یارانی که امام برای قیام نیاز دارد!»
با همین نیت تصمیم گرفتند حقیقت را دریابند. از میان خود، پرهیزگارترین و خالصترین فرد را برگزیدند تا به مسجد سهله رود و در خلوت اعتکاف، از خود امام زمان (عج) سرّ تأخیر ظهور را بپرسد.
🔹 آن مرد با اشتیاق رفت. اما وقتی از نجف بیرون شد، ناگهان در مکاشفهای روحانی، شهری آباد و نورانی پیش چشمانش پدیدار شد. گفتند: «این شهر صاحبالزمان است و امام ظهور کردهاند.»
با شوقی وصفناپذیر به دیدار امام شتافت. پیغام داد که اجازهی دیدار میخواهد. پاسخ آمد:
«اکنون خستهای، امشب در خانهای که برایت آماده کردهایم استراحت کن. ما دختر مردی مؤمن را برایت به همسری برگزیدهایم. فردا تو را فرا میخوانیم.»
🔸 مرد شادمان شد و به خانه رفت. هنوز مراسم ازدواج آغاز نشده بود که در زدند.
پیامآور امام گفت: «آقا میفرمایند همین حالا باید بیایی، قیام در شُرف آغاز است.»
مرد که در آرامش تازهاش غرق شده بود گفت: «به امام بگو امشب را مهلت دهند.»
پیغامآور باز گفت: «آقا فرمودند همین حالا بیا.»
اما مرد گفت: «نه، من امشب نمیآیم…»
🔺 ناگهان همهچیز محو شد؛ نه شهری بود، نه خانهای، نه عروسی.
او خود را تنها در بیابانهای نجف یافت. آنگاه فهمید که همه آنچه دیده بود، مکاشفهای از سوی امام (عج) بوده است تا بفهمد:
«هنوز آمادگی ظهور در دلها نیست… هنوز مردم در بند دلخواستگیهای خویشاند، نه در مسیر اطاعت و گذشت از نفس.»
پیام داستان
ظهور، تنها به شمار یاران وابسته نیست؛ به خلوص دلها، آمادگی ایمان، و گذشت از دلبستگیها نیاز دارد.
اگر هر مؤمن بتواند در درون خود، از «نفس» و «خواستههای شخصی» بگذرد، ظهور نزدیکتر خواهد شد.
🌿 ظهور، زمانی رخ میدهد که ما «به جای انتظار برای آمدن او»، خودمان را منتظرِ آمدنش شایسته کنیم.