مردی که هر قدمش آیهای از قرآن بود، روایت ایمان و آرامش شهید سپهبد حسین سلامی
مردی که هر قدمش آیهای از قرآن بود، روایت ایمان و آرامش شهید سپهبد حسین سلامی

⚡ همان شب، وقتی به خانه رسید، خبر دادند که شرایط اضطراری است و باید در جلسهای مهم شرکت کند. مثل همیشه با وضو راه افتاد. در مسیر، زیر لب آیههای سوره حمد را زمزمه میکرد.
به «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» که رسید، چند بار تکرارش کرد؛ انگار گفتوگویی عاشقانه میان او و پروردگارش در جریان بود. آرام بود، و از عمق دلش یاری میخواست.
خدا هم قول داده بود: «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ» — و او یکی از همان یاوران بود.
✌️ انقلاب که پیروز شد، هجده سال داشت. جوانی از جنس ایمان و اراده؛ سرباز پابهرکاب امام خمینی. همان سال در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شد، اما مسیرش تنها به درس ختم نمیشد. میدان جهاد، سنگر واقعی او بود.
قرآن، همراه همیشگیاش بود؛ نه فقط در کلام، بلکه در عمل. او با آیات زندگی میکرد، تصمیم میگرفت، و نیرو میگرفت. هر مأموریت، برایش امتحانی از ایمان بود، و هر بازگشت، شکری از سر رضایت.
او رفت، اما یادش ماند؛ یاد مردی که با قرآن نفس کشید و با قرآن پر کشید.
شهید سپهبد حسین سلامی، نمونهای از انسان مؤمن و عملگرا بود که ایمانش فقط در گفتار خلاصه نمیشد. او با قرآن زیست، با ایمان جنگید و با یقین رفت.