فرهنگی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

قتل عبدالله بن زبیر؛ از مخالفت تا سقوط

15 آذر 1404 توسط صفيه گرجي

قتل عبدالله بن زبیر؛ از مخالفت تا سقوط

 

بنابر قول شیخین و کفعمى ، در این روز، سنه 73، عبدالله بن زبیر به قتل رسید"1″ و کفعمى گفته که در این روز نیز عبدالله بن زبیر، کعبه را منهدم کرد و از براى آن ، دو در قرار داد که یکى از داخل شوند و از در دیگر بیرون شوند و این بود تا عبدالملک خانه را به حال اول برگردانید.

 

فقیر گوید که مناسب در اینجا، به مختصرى از حال ابن زبیر اشاره شود. بدانکه عبدالله پدرش زبیر ابن العوام بن خویلد اسدى است که مادرش صفیه عمه پیغمبر و پدرش برادر حضرت خدیجه است و حضرت امیر علیه السلام در حق او فرموده :

 

مازال الزبیر رجلا منا اهل البیت حتى نشا ابنه المشئوم عبدالله ."2″

 

اهل سنت او را از حواریین “3″ حضرت رسول (ص) و از عشره مبشره شمرده و مقتلش در جمل گذشت .

 

مادر عبدالله ، اسماء ذات النطاقین دختر ابوبکر است و او در سال اول هجرت ، اول طفلى است از مهاجرین که بدنیا آمده و مسلمانان از ولادت او بسیار شاد شدند، چه آنکه یهود گفته بودند که ما سحر کرده ایم که از مسلمانان فرزندى نیاید و در واقعه جمل در رکاب خاله اش حاضر بود و مردى دلیر و پر قوت بود و مبارزت او با اشتر و قول او: اقتلونى و مالکا و اقتلوا مالکا معى"4″ معروف است .

 

او یکى از چهار نفر است که موبر صورتشان نرویید، ایشان : قیس بن سیعد انصارى و شریح قاضى و احنف بن قیس - معروف به کثرة الحلم - و عبدالله زبیر میباشند و به همین جهت ، این جماعت را سادات الطلس گویند و اطلس کسى را گویند که موبر صورت در نیاورد و طایفه انصار از جهت ریش در نیارودن قیس بسى افسوس میخوردند

و میگفتند که اگر ممکن بود براى قیس ریشى بخریم ، دوست میداشتیم که تمامى اموال خود را صرف ریش او کنیم و این از جهت آن بود که قیس و پدرش در جاهلیت و اسلام سید و بزرگ و صاحب طعام بودند و بر انصار ریاست داشتند و در روز سقیفه که عمر گفت : اقتلوا سعدا قتله الله ، بکشید سعید بن عباده را خدا بکشد او را.

قیس بر جست و ریش عمر را بگرفت و گفت: اى پسر صهاک جشیه ! اى ترسنده و گریزنده در میدان و شیر غران در وقت امن و امان اگر یک موى از سعد از جاى خود جنبش ‍ کند از این بیهود گویى یک دندان در دهان تو بجاى نماند از بس دهانت را با مشت بکوبند."5″

 

بالجمله ، عبدالله بن زبیر مردى بخیل و لئیم و بد خلق و حسود بوده و با امیرالمومنین (ع) نهایت عدوات داشت و چهل روز خطبه خواند و صلوات بر رسول خدا(ص) را که در خطبه باید ذکر شود، ترک کرد و گاه گاهى در خطبه هاى خود سب امیرالمومنین علیه السلام مینمود و عایشه او را بسیار دوست میداشت به حدی که گفته اند بعد از ابوبکر هیچکس را مثل او دوست نمیداشت و به اسم او خود را مکیاة ام عبدالله کرده بود.

 

در سنه 60 که معاویه از دنیا، رخت بر بست و یزید بجاى وى نشست چند نفر از بیعت او امتناع کردند از جمله عبدالله بین زبیر بود که سر از بیعت او بر تافت و به جانب مکه شتافت .

 

یزید بعد از فراغ از واقعه طف و حره ، مسلم بن عقبه را به جهت دفع او به مکه فرستاد و در ایامی که لشکر یزید با ابن زبیر مقاتلت میکردند و خانه کعبه از آسیب ایشان خراب شده بود که خبر مرگ یزید رسید و در این وقت ابن زبیر در مکه بلامزاحم شد،

پس دعوى خلافت کرد، جمله اى از مردم با وى بعیت کردند و چون فى الجمله خلافت بر او مستقر شد، شروع کرد در بنای بیت الله الحرام در این هنگام هفتاد نفر از شیوخ شهادت دادند که این خانه را وقتى که قریش بنا کردند چون اموالشان کفایت نمی کرد، هفت ذرع از سعه اساس اصلى آن که ابراهیم و اسماعیل بنا نهاده بودند، کم کردند،

ابن زبیر آن مقدار کاسته را بر خانه افزود و از براى خانه دو در قرار داد؛ یکى براى دخول ، دیگرى براى خروج و مکه را براى اقامت خود قرار داد و پیوسته اظهار زهد و عبادت میکرد و خود را عائذ بیت الله می گفت و حرص بسیار بر خلافت داشت و بنى هاشم را بسیار اذیت می کرد.

 

مسعودى در مروج الذهب نقل کرده که جماعت بنى هشام را که در مکه بودند که از جمله ایشان محمد حنفیه بود در شعب محصور کرد و هیزم بسیارى جمع کرد و خواست ایشان را بسوازند که ناگاه از جانب کوفه جماعتى که مختار ایشان را فرستاده بود، بیامندند و هاشمیین را خلاص کردند و خواستند عبدالله را بکشند که او خود را به مسجدالحرام رسانید و استار کعبه را گرفت و گفت : اناعائذ الله .

 

مسعودى روایت کرده از عروة ابن زبیر که او عذر میخواست از این کار برادرش و میگفت که برادرم عبدالله اراده کرده بود که ایشان را بترساند تا در اطاعت او داخل شوند، همچنانکه ترسانیدند بنى هاشم را و جمع کردند از براى ایشان هیزم براى سوازنیدن ایشان در وقتى که ایشان از بیعت امتناع کردند در زمان سلف یعنى از بیعت ابى بکر تخلف کردند در زمانى که خلیفه گشت .

 

پس مسعودى گفته که این خبرى است که ذکرش در اینجا شایسته نیست و ما در کتاب حدائق الاذهان که در مناقب اهل بیت و اخیار ایشان است ، این مطلب را شرح داده ایم .

 

و بالجمله عبدالله در سنه 67، برادرش مصعب را به دفع مختار به کوفه فرستاد. مصعب ، مختار را بکشت و کوفه را تسخیر نمود و در سنه 72، به دفع عبدالملک مروان به جانب شام حرکت کرد و در اراضى مسکن با جنود عبدالملک ملاقات نمود و جنگ کرد تا کشته گشت ، پس عبدالملک به کوفه آمد و مردم را به بیعت خود در آورد، چنانچه هر یک در مقام خود ذکر شده است .

 

عبدالملک ، حجاج ثقفى را براى قتل عبدالله زبیر به مکه فرستاد و خود با بقیه لشکر به جانب شام مراجعت کرد و حجاج با جنود و عساکر خویش به جانب حجاز شد و چند ماهى در طایف بماند، آنگاه وارد مکه شد و او نیز مثل حصین نمیر، ابن زبیر را محاصره کرد و منجنیق بر کوه ابوقبیس نصب کرد.

پنجاه روز مدت محاصره او و به قولى مدت چهار ماه طول کشید، تا بر عبدالله زبیر ظفر یافتند و به ضرب سنگ او را از پا در آوردند و سرش را ببریدند. حجاج سرش را براى عبدالملک فرستاد و بدنش را واژگونه بدار کشید و گفت او را از دار فرود نمی آوردم ، تا وقتیکه مادرش اسماء دختر ابى بکر شفاعت او کند.

 

گویند مدت یکسال بردار آویخته بود و مرغ در سینه او آشیانه کرده بود، وقتى مادرش بر او عبور کرد و گفت: وقت آن نشده که این راکب را از مرکوبش پیاده کنند، پس او را از دار بزیر آوردند و دفن نمودند و سن او هفتاد و سه و مدت امارت او نه سال و ده شب بوده .

امیرالمؤ منین (ع) در اخابر غیبیه خود اشاره به مآل کار او فرموده در آنجا که فرمود:

خب صب یروم امرا و لایدر که ینصب حبالة الدین لاصطیاد الدنیا و هو بعد مصلوب قریش “7″.

پس عبدالملک ، حجاج را مکتوب کرد که عروة بن الزبیر برادر عبدالله را متعرض نشود و بناى خانه کعبه را که عبدالله بنا کرده بود، منهدم سازد و به همان طریق که قریش بنا کرده بودند و در عصر رسول خدا(ص) بوده ، بنا کند و از براى خانه یک در قرار دهد. حجاج چنان کرد که عبدالملک گفته بود.

“1-تهذیب التهذیب،ج5،ص233.

2-نهج البلاغه،ص555.

4-بحار الانوار،ج32،ص179.

5-الایضاح،ص516.

6-الاحتجاج،ج1،ص93.

7-بحار الانوار،ج41،ص351″

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

کلیدواژه ها: اختلاف با اهل بیت بازسازی کعبه خلافت عبدالله بن زبیر روایت تاریخی شخصیت عبدالله بن زبیر قتل عبدالله بن زبیر قیام علیه امویان محاصره مکه و حجاج

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

فرهنگی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • تربیت در نهج البلاغه
  • حدیث روز
  • معرفی منابع
  • سیاسی
  • شبهات
  • مناسبت روز
    • ماه رجب
  • معرفی بازی مدافعان حرم
  • #سردار
  • عاشقانه
  • زندگی ایده‌آل
  • قانون رهایی
  • دنیای نوجوانان
  • مدیریت زمان
  • سبک زندگی
  • #امام حسین_اربعین
  • حکایت
  • حکایت
  • دانستنی‌ها
  • ماه رجب
  • معرفی کتاب با موضوع قرآنی
  • معرفی کتاب با موضوع انقلاب اسلامی
  • کودک پروری
  • دلنوشته در مورد امام زمان
  • تفسیر قرآن
  • مقاله کوتاه
  • #ترفندهای_خانداری
  • بیانات رهبر
  • دعا
  • مناسبت روز در تقویم
  • امام زمان
  • دلنوشته
  • ضرب‌المثل
  • سخنان نویسندگان
  • #اخلاق_اسلامی
  • کلام قرآن
  • اعمال مخصوص
  • سخنان امام خمینی
  • نامه نمادین
  • برگی از تاریخ
  • #به_عشق_مولا_علی
  • سخن بزرگان
  • غدیر
  • روانشناسی
  • تورات
  • طنزانه
  • همسرانه
  • محرم و تهاجم
  • متن عرفانی، انگیزشی
  • مقتل خوانی
  • امام حسین
  • ولایت‌فقیه
  • شعر برای رهبری و کشور
  • حدیث، تفسیر حدیث،#به قلم خودم
  • قلم خودم
  • صحیفه سجادیه
  • سواد رسانه‌
  • تحلیل به قلم خودم
  • دلایل فاجعه کربلا
  • امام سجاد
  • شهادت
  • فقط خدا
  • عفاف و حجاب
  • بیداری از غفلت
  • مناسبت روز
  • عرفان‌های نوظهور
  • نماز آیات
  • امام حسن
  • خبر
  • ذکر
  • فقه
  • #حدیث قدسی
  • #سواد رسانه‌
  • تلنگر
  • بحث روز
  • آموزش
  • حضرت زهرا
  • مادر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

نظرسنجی سریع

نظرسنجی # یافت نشد.

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس