عقل زنده: موتور تکامل انسان در مکتب قرآن و اهلبیت(ع)
عقل زنده: موتور تکامل انسان در مکتب قرآن و اهلبیت(ع)
در نگاه عمیق معارف شیعی، عقل تنها یک قوهی درک و تحلیل نیست؛ بلکه حیات روح و جوهرهی حرکت تکاملی انسان به سوی کمال است. همانگونه که جسم، زندگی و مرگ دارد، عقل نیز از منظر نصوص دینی، حیات و ممات دارد و سرنوشت مادی و معنوی انسان، وابسته به زنده بودن این موهبت الهی است.
رمزی که انبیای الهی برای احیای عقل بشر آوردهاند، تنها بیداری اندیشه در زمینههای مادی نیست؛ بلکه زنده کردن وجدان اخلاقی و قوهای است که بتواند «کمال مطلق» را بشناسد و برنامهای برای حرکت به سوی آن ترسیم کند. این همان گنجینهی پنهانی است که امام علی(ع) در بیان فلسفهی بعثت انبیا به آن اشاره میفرمایند:
✧ «و یثیروا لهم دفائن العقول؛ و گنجینههای خرد را در [مردم] آشکار کنند.»
(نهجالبلاغه، خطبه ۲۲۰)
بنابراین، آنچه در کتاب (قرآن) و سنت (روایات معصومین) درباره عقل و جهل، عوامل رشد و عوامل زوال عقل آمده، ناظر به همین عقل حیاتبخش هدایتگر است؛ عقلی که روشناییاش از سوی خداوند است و انسان را تا سرمنزل مقصود رهنمون میسازد.
امیرالمؤمنین(ع) در توصیف چنین انسانی که عقلش به برکت ایمان زنده شده است، میفرماید:
⁘ «خردش را زنده گردانید و نفسش [هوای نفسش] را میراند، تا پیکر ستبر او لاغر شد و دل سختش به لطافت گرایید؛ فروغی سخت روشن بر او تابید و راهش را روشن ساخت و به راه راستش روان داشت؛ درها [ی رحمت] او را به آستان سلامت و سرای اقامت راندند و به آرامشی که در بدنش پدید آمده بود، پاهایش در قرارگاه ایمنی و آسایش استوار ماند؛ به آنچه دل خود را به کار واداشت و پروردگارش را خشنود ساخت.»
(نهجالبلاغه، خطبه ۲۳۰)
در این بیان نورانی، حضرت تصویری از تحول وجودی انسان عاقلِ باایمان ارائه میدهند. احیای عقل، مستلزم «میراندن هوای نفس» است. وقتی عقل زنده شود و بر وجود انسان حاکم گردد، سنگینی و غلظت دنیازدگی کاهش مییابد، دل که مرکز ادراکات است نرم میشود و نور هدایت الهی به طور کامل در آن میتابد. اینجاست که راهها روشن، حرکتها استوار، و پایان راه، رسیدن به «سلامت»، «اقامت در سرای ابدی» و «خشنودی پروردگار» خواهد بود. این فرآیند، همان سیر تکامل معنوی است که نقطهی آغاز آن، زنده کردن عقل با تبعیت از تعالیم انبیا و ائمهی هدی(علیهمالسلام) است.