عبرتهای تاریخ؛ تبعات سنگین یاری نکردن ولی خدا
عبرتهای تاریخ؛ تبعات سنگین یاری نکردن ولی خدا

تاریخ اسلام، آیینه تمامنمایی است که عبرتهای تاریخ اسلام از یاری نکردن امام را به تصویر میکشد. یکی از تلخترین این رویدادها، ماجرای غصب فدک و یاری نکردن حضرت زهرا (س) است. هنگامی که دختر پیامبر (ص) برای بازپس گیری حق مسلم خود به خانه انصار و مهاجرین رفت، حتی یک نفر به یاری اش برنخاست.
نتیجه بینصرتی امام در جامعه چیست؟ امیرالمؤمنین علی (ع) در خطبه ۲۷ نهج البلاغه به روشنی پاسخ میدهند: «اگر آن هنگام که باید، از یاری حق دست نمیکشیدید، امروز کسی بر شما چیره نمیشد که شأن و اندازهاش از شما کمتر است.» این کلام گوهربار، تحلیل خطبههای نهج البلاغه درباره نصرت را برای ما ضروری میسازد.
داستان غربت امیرالمؤمنین تنها به صدر اسلام محدود نمیشود. هنگامی که حضرت برای یاری طلبیدن از مردم، درِ خانهها را میزد، خود را نه به عنوان علی، که به عنوان «خادم اهل بیت» معرفی میکرد و میفرمود: «این فاطمه است، دختر پیامبر شما». اما همان مردمی که روزی با پیامبر بیعت کرده بودند، پاسخ نداند.
رابطه یاری نکردن حق و حاکم شدن نااهلان یک قانون الهی است. وقتی جامعه در یاری امام حق کوتاهی کند، طبیعی است که افرادی با سطح ایمان و درک پایینتر به جایگاههای تصمیمگیری میرسند. نمونههای عینی این واقعیت را در طول تاریخ و حتی در عصر حاضر میتوان مشاهده کرد.
اما در این میان، شهدا و الگوگیری از فرهنگ نصرت چراغ راه ما هستند. مطالعه وصیتنامه شهدا نشان میدهد که آنان به طور متوسط، همپای تأکید بر امام حسین (ع)، بر تبعیت از رهبری و ولایت فقیه نیز تأکید داشتهاند. این شهدا بودند که با خون پاک خود، درس ولایتمداری را به جامعه آموختند.
امروز وظیفه ما، انتظار فرج و آمادگی برای یاری امام زمان (عج) است. باید از خود بپرسیم: آیا اگر حضرت قیام کنند، ما از جمله یاوران ایشان خواهیم بود؟ یا مانند گذشتگان، به بهانههای مختلف از این وظیفه الهی شانه خالی خواهیم کرد؟