سایههای توهم در بیابان دل
سایههای توهم در بیابان دل
مطالعات نشان میدهند که مغز انسان در مواجهه با تنهایی، بهطور غریزی به سمت محرکهای سریعِ دوپامینی مانند مصرفگرایی، ارتباطات مجازی، یا تجربههای حسیِ مکرر میگریزد. اما این راهکارها، همچون سرابهای روانی، تنها تشنگی روح را موقتاً تسکین میدهند. پروفسور برنه براون، جامعهشناس شهیر، هشدار میدهد: «ما در عصری زندگی میکنیم که “پر بودن” را با “ارزشمند بودن” اشتباه گرفتهایم.» اینجاست که مصرع «این خانه، برای دیگران بزرگ است» معنای ژرف خود را آشکار میسازد: دل، خانۀ خداست و وسعتش را تنها میزبانِ حقیقی میتواند پر کند.
سهراب سپهری: «چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید». دل، کرانهنشناس است و تنها زمانی از تنهایی رها میشود که به جای پرکردن فضاهای خالی، ژرفای بیکران خود را بپذیرد. این خانه دل، نه برای انبار اسبابهای دنیوی، که برای میزبانی از آینهای ساخته شده است که تصویر حقیقت مطلق را بازمیتاباند. پس بیایید همانگونه که نیاکانمان در دل کویر، قناتهایی به عمق زمین حفر میکردند، در کویر دل نیز چاههایی به عمق وجود خویش بکنیم تا آب زلال معنا و معرفت به خدا در آن جاری شود.