راز آزادی در بندگی؛ وقتی تسلیم، کلید رهایی میشود
راز آزادی در بندگی؛ وقتی تسلیم، کلید رهایی میشود
روزی شخصی در کوچه ای می گذشت، ناگهان غلامی را دید. از اینکه چشم بر زمین دوخته خوشحال شد و قصد خریدنش را کرد. از او پرسید می توانم تو را به غلامی برگزینم؟
گفت:آری.
گفت: نامت چیست؟
گفت: هرچه تو بگویی. گفت: از کجا آمده ای؟ گفت: هر کجا که تو بخواهی. گفت: چه کار می کنی؟ گفت: هر چه تو بگویی.
ناگهان صاحب به گریه افتاد و گفت: ما نیز باید برای صاحبمان (خدا) اینگونه باشیم و رو به غلام کرد گفت: تو آزادی.
برداشت از داستان
این داستان نمادین، مفهوم بندگی مطلق در برابر خداوند و پیوند آن با آزادی معنوی را بررسی میکند. غلام با پاسخهای تسلیم آمیز و بی چون و چرا به سؤالات ارباب، نمادی از انسان کامل در عرفان اسلامی است که ارادهاش را بهطور کامل به خداوند سپرده است.
ارباب با درک این حقیقت که انسان باید در برابر پروردگار اینگونه تسلیم باشد، به اشتباه خود در مالکیتِ بنده پی میبرد و او را آزاد میکند. این روایت، بر دوگانۀ ظاهریِ “بندگی و آزادی” تأکید دارد و نشان میدهد که تسلیمِ مطلق در برابر خداوند، نهتنها اسارت نیست، بلکه راه رهایی از قیدِ خودخواهیهاست. این مفهوم با آیاتی چون «إِنَّ صَلَاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیَایَ وَ مَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» (انعام: ۱۶۲) همسو است.