درسی از ریزترین مخلوق؛ رزقی که از قعر دریا فراموش نمیشود
درسی از ریزترین مخلوق؛ رزقی که از قعر دریا فراموش نمیشود
در میان قصههای شگفتانگیز انبیا،داستان حضرت سلیمان (ع) و مورچه، همیشه نمادی از حکمت الهی و گستره بیکران رحمت خداوند بوده است. اما روایتی که پیش رو داریم، پرده از دریایی از معنا برمیدارد که در یک دانه گندم و یک مورچه کوچک نهفته است.
متن حکایت: حضرت سلیمان(ع) مورچهای را دید که دانه گندمی را با خود به سوی ساحل دریا میبرد. مورچه وارد دهان قورباغهای شد و وقتی بیرون آمد، دانه گندم در دهانش نبود. سلیمان (ع) که شگفتزده شده بود، ماجرا را از مورچه پرسید. مورچه پاسخ داد: «در عمق این دریا، سنگ توخالی وجود دارد که درونش کرمی زندگی میکند. من مأمورم که غذای او را برسانم.»
سلیمان (ع) پرسید: «آیا او چیزی هم میگوید؟» مورچه گفت:«میگوید: “ای خدایی که روزی مرا در قعر دریا فراموش نمیکنی، رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن."»
(منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه. ج۲، ص۴۲۳)
۱. نظم حیرتانگیز روزیرسانی این داستان،زنجیره شگفتانگیز تقسیم رزق را به تصویر میکشد:
· خداوند → مورچه → قورباغه (وسیله) → کرم در قعر دریا خداوند متعال،برای یک کرم کوچک در قعر دریا و درون یک سنگ توخالی، نه تنها روزی مقرر کرده، بلکه سیستم پیچیده و منظمی برای رساندن آن طراحی کرده است. این نشان میدهد که هیچ موجودی، هرچند ریز و در هر مکان غیرقابل دسترسی، از دایره رحمت و تدبیر الهی خارج نیست.
۲. درس توکل و ایمان کرم در تاریکی و تنهایی قعر دریا،نه تنها روزیاش قطع نمیشود، بلکه قلبش به جای شکوه و شک، سرشار از سپاس و مناجات است. او با اطمینان کامل به خداوند، درخواستش را اینگونه مطرح میکند: “ای کسی که مرا فراموش نکردهای، دیگران را نیز فراموش نکن.” این، عالیترین درس توکل و ایمان برای ما انسانهاست که گاهی با کوچکترین مشکل، تصور میکنیم خداوند ما را رها کرده است.
۳. درسی برای بندگان مومن دعای آن کرم،یک دعای جمعی و دیگرخواهانه است. او که خود تحت رحمت خاص خداست، برای “بندگان با ایمان” دعا میکند. این به ما میآموزد که در نعمت و رحمت، باید به فکر همنوعان و برادران دینی خود نیز باشیم.
۴. حکمت خلقت موجودات این روایت نشان میدهد که هیچ مخلوقی در این جهانبیحکمت نیست. حتی یک کرم به ظاهر در عمق دریا، مأموریتی دارد و حلقهای از زنجیره عظیم خلقت است که ذکرگوی خداست و بندگان را به تفکر وا میدارد.
سخن پایانی: اگر خداوند برای کرمی در قعر دریا،از طریق یک مورچه و یک قورباغه، روزی میفرستد، آیا ما را که بندگان مؤمنش هستیم، فراموش خواهد کرد؟ این داستان، پاسخی محکم به تمام نگرانیهای ما درباره روزی، سلامت و آینده است. تنها باید یاد بگیریم مانند آن کرم، با دل سپرده به خدا و با قلبی سرشار از محبت به دیگر مؤمنان، ذکرگوی حضرتش باشیم.
«وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا» (سوره هود،آیه ۶) «و هیچ جنبندهای در زمین نیست، مگر اینکه روزی او بر عهده خداست.»
این آیه قرآن، حکایت ما و آن کرم را در یک جمله خلاصه میکند. پس با توکل بر خدا، آرامش را به قلب خود بازگردانیم.