فرهنگی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

ثمره صبر و علم؛ داستان شگفت‌انگیز کسائی از فقر تا عزت

07 دی 1404 توسط صفيه گرجي

ثمره صبر و علم؛ داستان شگفت‌انگیز کسائی از فقر تا عزت

کسائی در ایام تحصیل

در کتاب خزاین، صفحه ۴۵۴ آمده است:

منقول است از کسائی که گفته است:

در ایام تحصیل علم، روزگار را به فقر و فاقه می‌گذرانیدم و هر بامداد که صبح صادق می‌دمید، دراعه طلب کرده و پوشیده و به مدرسه می‌شتافتم.

 

در رهگذر من مرد بقال فضولی بود.

هر روز از من سؤال می‌کرد که:

ای هرزه‌گرد، به کجا می‌روی؟

ترک این شغل بی‌حاصل کن و به کسبی برو که قوت لایموتی از آن پیدا شود.

 

در این اثنا روزی با من خطاب کرد که:

هنوز وقت آن نشده که این کاغذپاره‌ها را در حفره‌ای بریزی و آب در آن بندی تا سبز شود؟

 

من از سرزنش او متقاعد نمی‌شدم و به محنت صبر می‌نمودم تا در فنون علم به درجه قصوی رسیدم.

اما از فقر و پریشانی به مرتبه‌ای بودم که قدرت خرید جامه‌ای نداشتم.

 

همسایه‌ای داشتم که گاه‌گاه مرا می‌رنجانید.

روزی از خانه برآمدم، دیدم بر سر کوچه کوشکی بنا نهاده که راه را تنگ نموده و عبور سواره از آن میسر نبود.

 

گفتم:

مرا نیز در این راه حق آمد و شد هست، چرا این کوشک را ساختی؟

 

گفت:

هرگاه هودج تو خواهد از اینجا بگذرد، بفرما این کوشک را خراب کنند.

 

من به این طعنه‌ها صبر می‌نمودم.

 

روزی بر در خانه خود ایستاده بودم، ناگاه ملازم امیر بصره آمد و گفت:

امیر را اجابت کن.

 

گفتم:

او را با من چه رجوع است؟

من با این جامه به مجلس نتوانم آمد.

 

ملازم رفت و بعد از ساعتی بازگشت.

یک دست جامه قیمتی و هزار مثقال طلا پیش من گذاشت و گفت:

این جامه را بپوش و نزد امیر حاضر شو.

 

من به موجب فرموده او عمل نمودم.

چون نظر امیر بر من افتاد، گفت:

خلیفه فرموده است که به جهت تعلیم فرزندان او، امین و مأمون، تو را به بغداد ببرم. باید رفت.

 

در همان روز استعداد راه دیدم و روانه شدم.

چون به خدمت خلیفه رسیدم، امین و مأمون را نزد من آوردند و در وقت شروع تعلیم، طبق‌های زر نثار کردند.

 

در آن روز چندان زر جمع کردم که هرگز تصور آن نکرده بودم.

هر ماه ده هزار دینار به جهت وظیفه من مقرر کردند.

 

چون مدتی گذشت، روزی هارون گفت:

اراده دارم که امین و مأمون به منبر رفته خطبه بخوانند.

 

گفتم:

در این فن ایشان را یگانه روزگار کرده‌ام.

 

در روز جمعه، امین به منبر رفت و خطبه‌ای نیکو انشا نمود.

در آن روز امرا و اعیان دولت طبق‌های زر نثار کردند و اموال غیرمحصور حاصل شد.

 

هارون نیز انعامی تمام در حق من نمود و گفت:

هر آرزویی داری بخواه.

 

گفتم:

از دولت امیر مرا آرزویی نمانده است، اما می‌خواهم رخصت فرمایی به بصره رفته باشم و کسان و خویشان خویش را دیده و انعام خلیفه را در حق من مشاهده نمایند و بازگردم.

 

هارون حکم نوشت که والی بصره با جمیع اعیان مرا استقبال نمایند و هفته‌ای دو نوبت به دیدار من آیند.

 

چون به بصره رسیدم و اهل شهر در رکاب من بودند، به سوی خانه خود رفتم، در حالی که در هودجی زرنگار قرار داشتم.

چون به کوشک همسایه رسیدم، هودج نمی‌گذشت.

امر کردم تا کوشک را خراب کردند.

 

پس از آن، بقال با تحفه‌ای و جمعی نزد من آمد.

چون نظر من بر او افتاد، گفتم:

ای شیخ، دیدی که از آن کاغذپاره‌ها چه درختی سبز شد و چه ثمری بار داد؟

 

مرد بقال زبان به اعتذار گشود و به جهل خود معترف گردید.

 

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

کلیدواژه ها: ارزش علم از فقر تا ثروت حکایت‌های آموزنده حکایت‌های تاریخی داستان موفقیت داستان‌های الهام‌بخش صبر و تلاش نتیجه صبر

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

فرهنگی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • تربیت در نهج البلاغه
  • حدیث روز
  • معرفی منابع
  • سیاسی
  • شبهات
  • مناسبت روز
    • ماه رجب
  • معرفی بازی مدافعان حرم
  • #سردار
  • عاشقانه
  • زندگی ایده‌آل
  • قانون رهایی
  • دنیای نوجوانان
  • مدیریت زمان
  • سبک زندگی
  • #امام حسین_اربعین
  • حکایت
  • حکایت
  • دانستنی‌ها
  • ماه رجب
  • معرفی کتاب با موضوع قرآنی
  • معرفی کتاب با موضوع انقلاب اسلامی
  • کودک پروری
  • دلنوشته در مورد امام زمان
  • تفسیر قرآن
  • مقاله کوتاه
  • #ترفندهای_خانداری
  • بیانات رهبر
  • دعا
  • مناسبت روز در تقویم
  • امام زمان
  • دلنوشته
  • ضرب‌المثل
  • سخنان نویسندگان
  • #اخلاق_اسلامی
  • کلام قرآن
  • اعمال مخصوص
  • سخنان امام خمینی
  • نامه نمادین
  • برگی از تاریخ
  • #به_عشق_مولا_علی
  • سخن بزرگان
  • غدیر
  • روانشناسی
  • تورات
  • طنزانه
  • همسرانه
  • محرم و تهاجم
  • متن عرفانی، انگیزشی
  • مقتل خوانی
  • امام حسین
  • ولایت‌فقیه
  • شعر برای رهبری و کشور
  • حدیث، تفسیر حدیث،#به قلم خودم
  • قلم خودم
  • صحیفه سجادیه
  • سواد رسانه‌
  • تحلیل به قلم خودم
  • دلایل فاجعه کربلا
  • امام سجاد
  • شهادت
  • فقط خدا
  • عفاف و حجاب
  • بیداری از غفلت
  • مناسبت روز
  • عرفان‌های نوظهور
  • نماز آیات
  • امام حسن
  • خبر
  • ذکر
  • فقه
  • #حدیث قدسی
  • #سواد رسانه‌
  • تلنگر
  • بحث روز
  • آموزش
  • حضرت زهرا
  • مادر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

نظرسنجی سریع

نظرسنجی # یافت نشد.

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس