توکل و امید در لحظات ناامیدی
توکل و امید در لحظات ناامیدی
در زمان حضرت موسی خشکسالی پيش آمد. آهوان در دشت ، خدمت موسی رسيدند كه ما از تشنگی تلف می شويم و از خداوند متعال در خواست باران كن.
موسی به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود.خداوند فرمود : موعد آن نرسيده موسی هم برای آهوان جواب رد آورد.
تا اينكه يكی از آهوان داوطلب شد كه برای صحبت و مناجات بالای كوه طور رود. به دوستان خود گفت : اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانيد كه باران می آيد وگرنه اميدی نيست.
آهو به بالای كوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راه برگشت وقتی به چشمان منتظر دوستانش نگاه كرد ناراحت شد. شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت : دوستانم را خوشحال می كنم و توكل می نمایم. تا پایین رفتن از کوه هنوز امید هست.
تا آهو به پائين كوه رسيد باران شروع به باريدن كرد. موسي معترض پروردگار شد. خداوند به او فرمود : همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که آهو دوباره با توکل حرکت کرد و اين پاداش توكل او بود.
هیچوقت نا امید نشو. لحظه ی آخر شاید نتیجه عوض شود. همیشه توکلت به خدا باشد. این داستان نمادین بر دو محور اصلی تأکید دارد:
- توکل فعال: آهو با وجود دریافت پاسخ منفی از خداوند، با امیدواری و تکیه بر لطف الهی، تلاش خود را ادامه میدهد. این نشاندهنده آن است که توکل بهمعنای تسلیم شدن نیست، بلکه همراه با حرکت و امید است.
- اهمیت زمانبندی الهی: خداوند پاسخ را به تأخیر میاندازد، نه به دلیل بیتوجهی، بلکه برای آزمودن بندگان و آشکارسازی حکمت خود در زمان مناسب.
- نقش احساس مسئولیت: آهو با نگاه به چشمان منتظر همنوعانش، مسئولیت اخلاقی خود را درک میکند و این احساس، محرک توکل و امید او میشود.
- تأثیر دعا و اقدام جمعی: درخواست آهوان از موسی و سپس اقدام فردیِ یک آهو نشان میدهد که دعا و تلاش، حتی از سوی غیرانسانها، در نظام الهی جایگاه ویژه دارد.
این روایت بهصورت غیرمستقیم به مفاهیم قرآنی مانند «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا» (طلاق: ۲) و «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا» (انشراح: ۶) نیز اشاره دارد.