تاسوعا: ۵ رویداد سرنوشتساز آخرین شب حیات اصحاب حسین(ع)
تاسوعا: ۵ رویداد سرنوشتساز آخرین شب حیات اصحاب حسین(ع)
تاسوعا: شبِ آخرین نفسها
نهم محرم، روزی که غربت امام حسین(ع) و یاران وفادارش در سرزمین کربلا به اوج خود رسید. سپاه یزید، به فرماندهی عمر بن سعد، خیمههای اندک آنان را در حلقهای آهنین محاصره کرده بود. راه گریز بسته بود و دشمن، با غرورِ سپاهیان انبوه خود، گمان میبرد حسین(ع) و یارانش ناتوان از پیکارند. امام صادق(ع) در روایتی جانسوز، این روز را آغازی بر آن غربت بییاور توصیف کردهاند.
ورود شمر و بازگشت شعلههای جنگ
عصر تاسوعا با ورود شمر بن ذیالجوشن، فرستاده ابن زیاد (والی کوفه)، چهرهای خونینتر به خود گرفت. شمر، که نقشی کلیدی در تشدید خشونت داشت، با خود نامهای از ابن زیاد آورد که صلحِ موقتِ مورد مذاکرهٔ عمر بن سعد با امام را به آتش کشید. نامه حاوی فرمانی قاطع بود: یا از حسین و یارانش بیعت فوری بگیر، یا بیدرنگ حمله کن و پیکر او را زیر سم اسبان لگدکوب ساز. شمر حتی تهدید کرده بود که اگر عمر سعد سستی کند، فرماندهی را خود بر عهده خواهد گرفت و سرِ او را خواهد برید.
اماننامهای که رد شد: فریاد عزّت عباس(ع)
در میان این فشارها، شمر با حیلهای دیگر پدیدار شد: اماننامهای از ابن زیاد برای چهار پسر امالبنین (علیا سلام) - حضرت عباس(ع) و برادرانش عبدالله، جعفر و عثمان. دلیلی این اقدام یا پیوند خویشاوندی شمر با امالبنین بود یا تلاشی برای تضعیف روحیه سپاه امام. غلامی حامل نامه، آن را به خیمهها رساند.
اما پاسخ عباس(ع) و برادرانش، آذرخشی در آسمان کربلا بود
«سلام ما را برسان و بگو: ما نیازی به امانِ ابن مرجانه (ابن زیاد) نداریم. امان خداوند از امان پسر مرجانه بهتر است!»
و هنگامی که شمر شخصاً نزد آنان آمد و امان را تکرار کرد، عباس(ع) فریاد برآورد:
«خداوند تو و امانت را لعنت کند! اگر دایی ما هستی، چرا برای فرزند پیامبر(ص) امان نمیخواهی؟! آیا سزاوار است ما در امان باشیم، ولی اباعبدالله الحسین(ع) بیامان بماند؟!»
این ردِ قاطعانۀ اماننامه، حماسهای از وفاداری و ایثار بود. عباس(ع) با این انتخاب، شهادت در راه برادر و امامش را بر هرگونه نجاتِ شخصی ترجیح داد و نام تاسوعا را برای همیشه با نام خود گره زد.
عصر تاسوعا: طلیعهٔ طوفان
پس از رد اماننامه و با دریافت فرمان جنگ توسط عمر بن سعد، سپاه دشمن در عصر تاسوعا برای یورش نهایی آماده شد. سواران و پیادگان در صحنه حاضر گشتند و فریادهای جنگافروز فرماندهان به گوش رسید. امام حسین(ع) در این هنگام، به برادرش عباس(ع) دستور داد تا برای مهلتی یکشبه جهت عبادت و نماز با دشمن گفتوگو کند. تلاش عباس(ع) موثر افتاد و جنگ به فردا (عاشورا) موکول شد. اما حلقهٔ محاصره تنگتر و تاریکیِ شب، سنگینیِ آخرین شبِ زیستن را بر دوش اهل بیت و یارانشان نهاد