بهانه وهابیون برای تخریب بارگاه بقیع چه بود؟

بهانه وهابیون برای تخریب بارگاه بقیع چه بود؟
به اعتقاد وهابیت ساختن بنا بر قبور سبب پرستش قبرها مى شود و اين حديث نبوى را گواه بر عدم جواز آن می گیرند:««لَعَنَ اللهُ الْيَهُودَ اتَّخَذُوا قُبُورَ أنْبِيَائِهِمْ مَسَاجِدَ؛ خداوند يهود را لعن كرد زيرا قبور پيامبرانشان را مسجد قرار دادند».
لذا وهابى هاى نادان و تندرو به شيعيان اشكال مى كنند كه چرا شما بر مزار و قبور امامان و بزرگان دينتان گنبد و بارگاه مى سازيد؟
ولى بر همه مسلمين روشن است كه هيچ كس قبور اولياء الله را پرستش نمى كند و ميان «زيارت» و «عبادت» فرق واضح و روشنى است. ما همان گونه كه به زيارت و ديدار احيا و زنده ها مى رويم و بزرگان را احترام كرده و از آنها التماس دعا مى كنيم، همين گونه به زيارت اموات مى رويم و به بزرگان دين و شهداى راه اسلام احترام مى گذاريم و از آنها التماس دعا داريم.
به راستی آيا هيچ عاقلى مى گويد زيارت بزرگان در حياتشان به صورتى كه گفته شد، عبادت، كفر و شرك است؟ زيارت بعد از وفات نيز همين گونه است.
اینگونه است که پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) به زيارت قبور بقيع مى رفت و روايات بسيارى در منابع اهل سنّت در مورد زيارت قبر پيامبر (صلى الله عليه و آله) و زيارت ساير قبور آمده است.
لذا اگر خداوند يهود را لعن كرده به سبب اين بوده كه قبور انبيا را سجده گاه قرار دادند، در حالى كه هيچ مسلمانى هيچ قبرى را سجده گاه خود قرار نمى دهد.
از این جهت زيارت قبور ربطى به عبادت ندارد، و نماز در كنار قبر پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) و قبور ساير اولياء الله هيچ مشكلى ندارد و روایت مذکور، ناظر به كسانى است كه واقعاً پرستش قبور مى كردند.
هم چنین كسانى كه با زيارت شيعيان جهان از قبور امامان (عليهم السلام) آشنا هستند، مى دانند هنگام نمازهاى واجب وقتى صداى مؤذّن بلند مى شود، همه رو به قبله مى ايستند و نمازهاى واجب را به جماعت برگزار مى كنند و موقع زيارت نخست صد بار تكبير مى گويند و بعد از زيارت نيز دو ركعت نماز مستحب رو به قبله بجا مى آورند، تا در آغاز و پايان روشن شود پرستش مخصوص خداست.
ولى متأسّفانه باب تهمت و افترا و دروغ بر اثر انگيزه هاى خاصّى گشوده شده و اقلّيّت وهّابيها همه مخالفان خود را به انواع تهمت ها متّهم مى سازند که در خوش بینانه ترین حالت باید گفت ؛آنها بر اثر قلّت بضاعت علمى، توان تحليل مسائل را به خوبى ندارند و حقيقت شرك و توحيد را در نيافته و فرق ميان زيارت و عبادت را به طور دقيق نمى دانند.