اگر تقدیر زندگی در اختیار خودم بود...
اگر تقدیر زندگی در اختیار خودم بود…

🔺سَدیر نقل میکند که از امام صادق(ع) شنیدم که میفرمود:
بنیاسرائیل روزی از حضرت موسی(ع) خواستند که اختیار نزول باران به دست خودشان باشد؛ یعنی هر وقت خواستند باران ببارد و هر زمان نخواستند، آسمان بازایستد. خداوند نیز به درخواستشان پاسخ داد. آنان با این توانایی جدید شروع به کشاورزی کردند، زمینها سرسبز و پرحاصل به نظر میرسید، اما هنگامی که زمان برداشت محصول رسید، چیزی برایشان نمانده بود؛ دانهها پوچ، میوهها بیثمر و زحمتشان بیحاصل.
به موسی(ع) شکایت بردند که چرا خداوند چنین زیان و خسارتی برایشان رقم زده است. خداوند در پاسخ فرمود: من برای آنان بارانی به اندازه و در وقت مناسب مقدر کرده بود، اما چون نپذیرفتند و خواستند خودشان کار را به دست گیرند، من هم به خواستهشان پاسخ دادم. نتیجه این شد که دیدی.
📚کافی، ج۵، ص۲۶۲.
نکات تفسیری و اخلاقی حدیث
1. تقدیر الهی از روی حکمت است
ما گاهی خیال میکنیم اگر اختیار کامل امور به دست خودمان بود، زندگی بهتر پیش میرفت. اما تجربه نشان میدهد که علم محدود ما توان تشخیص زمان و مقدار درست نعمتها را ندارد.
2. ظاهربینی انسان
زمینهای بنیاسرائیل در ظاهر سرسبز و باطراوت بودند، اما در باطن پوچ. این داستان نماد بسیاری از موفقیتهای دنیایی است که اگر با حکمت الهی همراه نباشد، نتیجهای جز خسران ندارد.
3. آزادی بدون هدایت، مایه سقوط است
گاهی آزادی مطلق و بیحساب، به جای رشد، موجب نابودی میشود. رهایی حقیقی در تبعیت از قانون الهی است، نه در خواستههای خام انسانی.
4. رضایت به تقدیر، کلید آرامش است
ایمان به حکمت خداوند باعث میشود انسان در برابر فراز و نشیبهای زندگی بیقرار نشود. هر آنچه در زندگی رخ میدهد، در چارچوب دانشی کامل و حکمتی بیپایان است.
نتیجه
این روایت درسی بزرگ به ما میدهد: خواست انسان اگر در مدار حکمت الهی نباشد، نه تنها سودی ندارد بلکه میتواند مایه هلاکت و خسران شود. آنچه خداوند برای ما تقدیر میکند، هرچند گاهی با خواستههای کوتاهبینانه ما سازگار نباشد، در حقیقت بهترین و عادلانهترین راه است.
