آزمون بلاء؛ تشخیص ایمان راستین از دین زبانی (تحلیل رابطه دنیاطلبی و سستی ایمان در کلام امام حسین علیهالسلام)
آزمون بلاء؛ تشخیص ایمان راستین از دین زبانی (تحلیل رابطه دنیاطلبی و سستی ایمان در کلام امام حسین علیهالسلام)
إنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنيا، وَ الدّينُ لَعقٌ عَلى ألسِنَتِهِم يَحوطونَهُ ما دَرَّت مَعايِشُهُم، فَإِذا مُحِّصوا بِالبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ.
امام حسین علیهالسلام فرمود: مردم بندهی دنیایند و دین تنها بر زبانهایشان [چسبیده و سطحی] است؛ تا زمانی که زندگیشان بچرخد [و تأمین باشد]، از دین پشتیبانی میکنند؛ اما هنگامی که به وسیلهی بلا آزموده شوند، دینداران اندک میگردند.
منبع حدیث: تحف العقول، ص۲۴۵.
تفسیر حدیث
این روایت تکاندهنده از امام حسین (علیهالسلام) که در کتاب گرانسنگ «تحفالعقول» نقل شده، به تحلیل خطرناکترین بیماری امت اسلامی، یعنی «نفاق عملی» و «عشق به دنیا» میپردازد. تفسیر این کلام بر محورهای زیر استوار است:
1. بردگی در برابر دنیا (عَبيدُ الدُّنيا): تعبیر تند و هشداردهنده «عَبيدُ الدُّنيا» بیانگر این است که محبت دنیا میتواند تا حد «عبودیت» و بندگی پیش رود. در این حالت، انسان نه تنها از دنیا بهرهای معقول میبرد، بلکه خود را در چارچوب خواستهها، لذتها و امنیتهای مادی زندانی میکند. این مفهوم در قرآن به صورت «أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ» (فرقان: ۴۳) و در روایات متعددی از جمله فرمایش امیرالمؤمنین (ع) که دنیا را «معبودی در زمین» میخوانند که مردم را به گناه میکشاند، انعکاس یافته است.
2. دین سطحی و زبانی (الدّينُ لَعقٌ عَلى ألسِنَتِهِم): عبارت «لَعقٌ علی السنتهم» تصویری گویاست: دین مانند لکهای سطحی بر زبانهاست، نه عمقی در قلب و نمودی در عمل. این، توصیف «مسلمانان اسمی» است که شهادتین را بر زبان جاری میکنند، ولی روح ایمان و التزام عملی به احکام و اخلاق دینی در زندگی آنان جریان ندارد. این حالت، مصداق روشن «إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ» (منافقون: ۱) و هشدار قرآن درباره کسانی است که «یقولون ما لیس فی قلوبهم» است.
3. شرطی بودن دفاع از دین (يَحوطونَهُ ما دَرَّت مَعايِشُهُم): در این بخش، امام (ع) به انگیزهی بسیاری از مدافعان ظاهری دین اشاره میکنند: حمایت از دین تا زمانی ادامه دارد که «زندگیشان بچرخد» و منافع مادی و موقعیت اجتماعی آنان در خطر نیفتد. این، نشانهی فقدان «ایمان حقیقی» است که بر پایهی یقین و فداکاری استوار است. در مقابل، دفاع مؤمنان واقعی از دین، مانند دفاع یاران باوفای امام حسین (ع) در کربلا، مشروط به حفظ جان و مال نیست.
4. آزمون با بلاء و آشکار شدن حقیقت (فَإِذا مُحِّصوا بِالبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ): این بخش، کلید روایت است. «تبیین» و «آزمایش» به وسیلهی بلاء (مشکلات، فقر، تهدید، جنگ و…) چون کورهای است که عیار ایمان را مشخص میکند. در این مرحله، بسیاری از «دینداران زبانباز» کنار میکشند و تنها گروه اندکی که ایمان در اعماق قلبشان ریشه دوانده، استوار میمانند. این مفهوم، عین تحقق آیهی «الم * أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ» (عنکبوت: ۱-۳) است. تاریخ اسلام، به ویژه واقعهی عاشورا، گواه روشن این حقیقت است: جمعیت انبوهی که خود را مسلمان میخواندند، در آزمایش سخت کربلا، تنها ۷۲ تن (و اندکی بیش از آن) بر ایمان و دفاع از امام حق پایدار ماندند.
خلاصه تفسیر: این حدیث، هشداری ژرف از امام حسین (ع) است که دنیاطلبی را بزرگترین مانع ایمان راستین معرفی میکند و نشان میدهد که بسیاری از مدعیان دینداری، تنها تا زمانی حامی دین هستند که منافع دنیویشان تأمین باشد. امتحانهای الهی، وارستگی واقعی مؤمنان از غیرخدا را آشکار میسازد و تعداد ثابتقدمان در راه حق را اندک مینماید.