کربلا،آتش در جان، عشق در دل
کربلا،آتش در جان، عشق در دل
عشق به امام حسین(ع)، شعلهای است که در سردترین دلها زبانه میکشد. این عشق، عادت نیست؛ جوشش است. فریاد روحی است که در برابر هر ظلمی به لرزه درمیآید و در جستجوی حقیقتی است که در خون سرخ کربلا تجلی یافت.
عشق به حسین(ع)، عشق به آزادگی است، آنگونه که تن به ذلت ندهد، حتی اگر آسمان بر زمین فرود آید. عشق به فداکاری است، آنچنان که عزیزترینها را بر سر آرمانی مقدس نثار کند. عشق به ایستادگی است، در برابر جبروت باطلی که میپندارد همه چیز را میتوان به زانو درآورد.
این عشق، اشکهای سوزان عاشورا را نه نشانه ضعف، که نماد عمق درد و شعور میداند. هر قطره اشکی که بر مصائب اباعبدالله(ع) ریخته میشود، بیانیهای است بر ضد ستم و تجدید پیمانی است با آن ارزشهای جاودانهای که اماممان با خون خود بر صفحه تاریخ نگاشت: عدالت، شرف، ایمان و انسانیت.
عاشق حسین(ع) در سوگ او، تنها عزادار نیست؛ سوگوارِ از دست رفتنِ آن همه فضیلت در دنیایی است که سخت به آن نیاز دارد.
اما این عشق، تنها در حزن و گریه خلاصه نمیشود. عشق راستین به سیدالشهدا(ع)، چراغ راه است. او را الگو میگیرد که در زندگی روزمره، در برابر دروغ بایستد، به مظلوم یاری رساند، از حق دفاع کند و هرگز کرامت انسانی خود و دیگران را نفروشد.
عاشق حسین(ع) میکوشد تا “زینبی” باشد، رساترین فریاد حق در برابر انبوه باطل؛ یا “عباسی” باشد، دلیر و فداکار در راه برادر.
عشق به امام حسین(ع)، پیوندی آسمانی است که دل را به منبعی زلال و پاک متصل میکند. این عشق، شفاست برای دلهای زنگار گرفته، نیرو است برای قدمهای خسته در مسیر حق، و یادآوری است دائمی که در نهایت، نور بر تاریکی، حق بر باطل و عشق بر نفرت پیروز خواهد شد.
عشق به حسین(ع)، آتشی است مقدس که نه تنها میسوزاند، بلکه گرمابخش است، روشناییبخش است و راهنمای سلوک به سوی حقیقت مطلق.