وحدت بر مدار اصول، خلوص از راه تربیت؛ تحلیل منظومه فکری رهبری بر اساس قرآن و عترت
وحدت بر مدار اصول، خلوص از راه تربیت؛ تحلیل منظومه فکری رهبری بر اساس قرآن و عترت
تحلیل دینی بیانات با استناد به قرآن، حدیث و سیره اهلبیت (علیهمالسلام)
مقدمه: جمع وحدت و خلوص؛ یک راهبرد حکیمانه
بیانات ارائهشده، مبتنی بر بینشی عمیق از «فقه اجتماعی اسلام» و «سیره معصومان (ع)» است که دو اصل ظاهراً متعارض «وحدت» و «خلوص» را در یک منظومه منسجم جمع میکند. این دیدگاه، برگرفته از آموزههای ناب شیعی است.
۱. مفهوم «خلوص» در منابع دینی
· خلوص در قرآن: «أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ» (زمر: ۳) – دین خالص، مخصوص خداست. اما خداوند نیز میفرماید: «فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ» (زمر: ۲). این «اخلاص» یک «فرآیند تربیتی تدریجی» است، نه یک وضعیت دفعی و تحمیلی.
· درجات ایمان در روایات: اهلبیت (ع) همواره بر «مراتب ایمان» تأکید داشتند. امام صادق (ع) میفرمایند: «الْإِيمَانُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ بِمَنْزِلِ السُّلَّمِ يُصْعَدُ مِنْهُ مِرْقًى بَعْدَ مِرْقًى» (الکافی، ج۲، ص۴۵) – ایمان ده درجه دارد مانند نردبان که پلهپله صعود میشود. این روایت، نفس وجود درجات متفاوت را در جامعه مؤمنان به رسمیت میشناسد.
۲. سیره پیامبر (ص) و ائمه (ع) در برخورد با طیفهای مختلف مؤمنان
· جامعه ناهمگن مدینه: پیامبر (ص) با وجود حضور «منافقان» شناختهشده (مانند عبدالله بن ابی)، هرگز به «پاکسازی قهری» متوسل نشدند، مگر در مواردی که به توطئه عملی و امنیتی منجر میشد. این سیره، نشاندهنده «حکمت تعامل با جامعه مرکب» است.
· سیره امام علی (ع): در جنگ جمل و صفین، حضرت با سپاهیان خود که شامل «مقتصدین» (میانهروها) و حتی «مارقین» (خوارج اولیه) بود، تعامل میکرد و تا وقتی دست به سلاح نبردند، آنان را طرد نکرد. حتی فرمود: «لَا تَقْتُلُوا الْخَوَارِجَ بَعْدِي فَلَيْسَ مَنْ طَلَبَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ كَمَنْ طَلَبَ الْبَاطِلَ فَأَدْرَكَهُ» (نهجالبلاغه، حکمت ۶۱) – پس از من با خوارج جنگ نکنید؛ کسی که حق را میجوید و به خطا میرود، مانند کسی که باطل میجوید و به آن میرسد، نیست.
۳. وحدت بر مدار اصول؛ مبانی قرآنی
· اصل «حبل الله»: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» (آل عمران: ۱۰۳) – این آیه، همه مؤمنان را به اعتصام به ریسمان الهی (که بر اساس تفسیر اهلبیت، عترت و قرآن است) فرا میخواند. وحدت، حول این «اصول» شکل میگیرد.
· ولایت مؤمنان: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» (حجرات: ۱۰) – این آیه، پایه «وحدت عملی» را بر «اخوت ایمانی» قرار میدهد. در روایات، «مؤمن» به کسی گفته میشود که به اصول دین اقرار داشته باشد، حتی اگر ضعف در عمل داشته باشد.
۴. توسعه دائره خُلّصین؛ راهبرد تربیتی اهلبیت (ع)
· جذب به جای طرد: روش ائمه (ع) همواره بر «جذب»، «تربیت» و «آموزش تدریجی» استوار بود. امام باقر (ع) میفرمایند: «كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ» (الکافی، ج۲، ص۷۸) – مردم را با غیر زبانتان (یعنی با عمل و اخلاق) دعوت کنید. این، همان «توسعه دائره خُلّصین» از طریق الگوسازی است.
· تقدم «جمع» بر «فرد» در مصالح اجتماعی: در فقه شیعه، «حفظ نظام جامعه اسلامی» از اهم واجبات است. تفرقهافکنی به بهانه خلوصسازی، اگر نظام را تهدید کند، حرام است. امام خمینی (ره) بر اساس همین مبنا، «وحدت کلمه» را از ارکان نظام اسلامی میدانستند.
۵. نتیجهگیری: الگوی عملی برای جامعه اسلامی
بیانات ارائهشده، یک «الگوی حکومتداری دینی» را ترسیم میکند که هم از «انحراف به سوی تساهل بیضابطه» پرهیز میکند، هم از «خشکاندیشی طردکننده». این الگو، دقیقاً منطبق بر «سیره پیامبر (ص) در مدینه» و «روش ائمه در تقویت جامعه شیعه» است.
راهکار عملی: همانطور که اشاره شد، کار باید از «خود»، «خانواده» و «حوزه نفوذ» آغاز شود. این، عین تطبیق آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ» (مائده: ۱۰۵) است.