ناامنی؛ ویرانگرترین آفت وطن.تفسیر حدیث شَرُّ الأوطانِ ما لَم یَأمَن فیهِ القُطّانُ
تفسیرحدیث شَرُّ الأوطانِ ما لَم یَأمَن فیهِ القُطّانُ به استناد قرآن
امام على عليه السلام : شَرُّ الأوطانِ ما لَم يَأمَن فيهِ القُطّانُ؛ [ غررالحكم و دررالكلم ، ح 5712 .]
امام على عليه السلام :بدترين وطن ، وطنى است كه ساكنانش در آن ايمن نباشند .

این روایت، معیار اساسی برای سنجش ارزش یک “وطن” را بیان میکند.
۱. محوریت «امنیت» در تعریف وطن
· تفسیر: امام (ع) بدترین وطن را جایی میدانند که ساکنانش در آن در امنیت نباشند. این بیان، یک تغییر پارادایم مهم است. معمولاً وطن با عواملی مانند خاک، مرزهای جغرافیایی یا نژاد مشترک تعریف میشود. اما امام (ع) “وطن” را یک پدیده “کارکردی” میدانند. ارزش یک مکان به عنوان وطن، نه در زیباییهایش، نه در ثروتش، بلکه در “امنیت” آن است. اگر امنیت نباشد، آنجا حتی اگر زادگاه انسان باشد، در حکم “بدترین وطن” است.
· پشتوانه قرآنی: خداوند در قرآن کریم در توصیف سرزمین مکه - که وطن اصلی پیامبر (ص) بود - اما به دلیل ناامنی برای مسلمانان، مهاجرت از آن را واجب کرد، میفرماید:
«إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا» (نساء: ۹۷)
· «[یاد کن] کسانی که فرشتگان [جان]شان را میستانند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند. [فرشتگان] به آنان میگویند: “در چه [حال] بودید؟” میگویند: “ما در زمین [مکه] مستضعف بودیم.” میگویند: “مگر سرزمین خدا پهناور نبود تا در آن هجرت کنید؟"»
· نکته: این آیه به صراحت نشان میدهد که ماندن در “وطن"ی که در آن امنیت جانی و دینی وجود ندارد (حتی اگر آن مکه باشد) مورد قبول خداوند نیست. بنابراین، “امنیت” شرط بقا در یک وطن است.
۲. ابعاد امنیت از منظر حدیث شَرُّ الأوطانِ ما لَم یَأمَن فیهِ القُطّانُ
· تفسیر: عبارت «لَم يَأمَن فيهِ القُطّانُ» (ساکنانش در امنیت نباشند) ابعاد گستردهای از امنیت را در بر میگیرد:
· امنیت جانی: ترس از کشته شدن، تجاوز یا حمله.
· امنیت مالی: ترس از دزدی، غارت و تجاوز به اموال.
· امنیت روانی و اجتماعی: ترس از تهمت، افترا، بیاحترامی و نقض حریم خصوصی.
· امنیت قضایی: ترس از ظلم و تبعیض در دستگاه قضایی.
· امنیت شغلی و اقتصادی: ترس از فقر و بیکاری ناشی از بیکفایتی حکومت.
· پشتوانه قرآنی: قرآن کریم در سوره قریش، به نعمت “امنیت” به عنوان یکی از بزرگترین نعمتهای خداوند به قریش اشاره میکند:
«فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَٰذَا الْبَيْتِ. الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» (قریش: ۳-۴)
· «پس باید پروردگار این خانه [کعبه] را عبادت کنند. همان [کسی] که آنان را از گرسنگی طعام داد و از ترس و ناامنی، ایمنشان ساخت.»
· نکته: در این سوره، “امنیت از ترس” در کنار “امنیت از گرسنگی” به عنوان دو نعمت بزرگ الهی ذکر شده است. این نشان میدهد که امنیت یک نیاز اولیه و حیاتی است.
۳. مسئولیت حکومت و جامعه در تأمین امنیت
· تفسیر: این حدیث در حقیقت یک سنجه برای ارزیابی عملکرد حکومتها است. مهمترین وظیفه هر حاکمیتی، تأمین امنیت برای “قُطّان” (همه ساکنان، اعم از مسلمان و غیرمسلمان) است. اگر حاکمیتی نتواند این امنیت را فراهم کند، آن سرزمین تحت حکومت او، به فرموده امام، “بدترین وطن” خواهد بود.
· پشتوانه قرآنی: در سوره بقره، آیه ۱۲۶، حضرت ابراهیم (ع) هنگام بنیانگذاری کعبه، برای وطن خود از خداوند دو چیز درخواست میکند:
«رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ»
· «پروردگارا، این [سرزمین] را شهری امن قرار ده و اهلش را از ثمرات [گوناگون] روزی بخش.»
· نکته: ترتیب درخواست حضرت ابراهیم بسیار قابل تأمل است: اول «بَلَدًا آمِنًا» (شهر امن) و سپس «رزق». این نشان میدهد که امنیت، بستر لازم برای بهرهمندی از هر نعمت دیگری، حتی رزق و روزی است.
جمعبندی نهایی تفسیر حدیث شَرُّ الأوطانِ ما لَم یَأمَن فیهِ القُطّانُ
کلام امام علی (ع) یک معیار الهی و عقلانی برای سنجش کیفیت زندگی در هر جغرافیایی است. این حدیث به ما میآموزد که وطن واقعی، جایی است که جان، مال، آبرو و حقوق انسان در آن محفوظ باشد. هرگونه ناامنی - اعم از اجتماعی، اقتصادی و قضایی - باعث میشود آن مکان، هرچند با شکوه، در رده “بدترین اوطان” قرار گیرد. این بیان، هم هشداری به حاکمان است تا امنیت را اولویت اول خود قرار دهند و هم راهنمایی برای مردم است که بدانند در یک نظام ارزشی الهی، “امنیت” نخستین حق آنان و پایه یک جامعه سالم است.