مشورت در اسلام؛ نوری برای هدایت فرد و جامعه از نگاه پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع)
در احادیث اسلامی، چه احادیثی که از شخص پیامبر(ص) نقل شده یا از پیشوایان معصوم دیگر، اهمیت فوق العاده ای برای این امر ذکر شده، تا آنجا که در حدیث نبوی معروف مشورت به عنوان یکی از اسباب حیات جامعه، و ترک مشورت یکی از اسباب مرگ جامعه معرفی شده است،
می فرماید: «اذا کان امرائکم خیارکم واغنیائکم سمحائکم وامرکم شوری بینکم فظهر الارض خیرلکم من بطنها ، واذا کان امرائکم شرارکم واغنیائکم بخلائکم ولم یکم امرکم شوری بینکم فبطن الارض خیر لکم من ظهرها»، «هنگامی که زمامداران شما نیکان شما باشند، و توانگران شما سخاوتمندان، و کارهایتان به مشورت انجام گیرد، در این موقع روی زمین از زیر زمین برای شما بهتر است، (و شایسته حیات و زندگی هستند)، ولی هرگاه زمامدارانتان بدان شما، و ثروتمندانتان افراد بخیل باشند و در کارها مشورت نکنید، در این صورت زیر زمین از روی آن برای شما بهتر است»!
اهمیت مشورت
تا آن پایه است که علی (ع) فرمود: «الاستشاره عین الهدایه وقد خاطر من استغنی برایه»، «مشورت عین هدایت است و کسی که تنها به فکر خود قناعت کند خویشتن را به خطر انداخته است»!
در حدیث دیگری از همان حضرت (ع) می خوانیم: «لایستغتنی العاقل عن المشاوره»، «انسان عاقل خود را بی نیاز از مشورت نمی بیند»، دلیل آن هم روشن است و آن به تعبیر زبیایی که در بعضی از روایات از علی (ع) در این زمینه وارد شده چنین است: «حق علی العاقل ان یضیف الی رایه رأی العقلاء الی علمه علوم الحکماء»، «سزاوار است که عاقل رأی و فکر سایر عقلا را به رأی و فکر خود اضافه کند، و علوم دانشمندان را به علوم خود ضمیمه نماید (و از مجموع آنها برای کارهای مهم تصمیم گیری کند)»،
و در حدیث دیگری از همان حضرت (ع) آمده است «من شاور ذوی العقول استضاء بانوار العقول»، «هرکس با خردمندان مشورت کند، از نور خرد آنها روشنی می گیرد». بنابراین مشورت سبب افزودن عقل و علم و تجربه دیگران بر عقل و علم و تجربه خویش است که در این صورت انسان کمتر گرفتار خطا و اشتباه می شود.