مرگ یزید بن معاویه
مرگ یزید بن معاویه
در ۱۴ ربیعالاول (سنه 64ه)، یزید بن معاویه به درکات جحیم شتافت و در حواریّین که نام محلى است بخاک رفت و اشاره به قبر او شده در این شعر:
یا ایها القبر بحوارینا
ضمنت شرالناس اجمعینا"1″
و در (اخبارالدول ) است که به مرض ذات الجنب در حوران از دنیا رفت ، جنازه اش را به دمشق آوردند و در باب صغیر او را دفن کردند و قبرش اینک مزبله می باشد. سنین عمرش به سى و هفت رسیده بود و خلافتش سه سال و نه ماه طول کشید.
شرح کفر و زندقه و الحاد یزید و اشعار کفرآمیز او و لعنت کردن ابوالفرج بن جوزى او را در منبر بغداد در کتب مشهور است و جماعتى از اهل سنت اعتقاد به کفر او کرده اند و احمد بن حنبل و جماعت بسیارى تجویز لعن او نموده اند بلکه ابن الجوزى در این باب کتابى نوشته موسوم به کتاب (الردعلى المتعصب العنید المانع عن لعن یزید).
احقر در تاریخ خود آنچه شایسته این مقام است نگارش دادم و بس است در کفر او، واقعه حره و انتهاک او حرمت رسول الله (ص ) و هتک او، کعبه معظمه.
مسعودى گفته که فرعون در رعیت خود، اعدال از یزید بود و ولایت او ننگ بزرگى بر اسلام شد.
ابوالعلاء معرى گفته :
ارى الایام تفعل کل نکر
و ما انا فى العجائب مستزید
الیس قریشکم قتلت حسینا
و کان على خلافتکم یزید “2″
بالجمله ، این روز، روز سرور مؤ منین است و سزاوار است به جهت شکر این نعمت آنکه این روز را روزه بدارند.
در این روز، (سنه 552ه)، سلطان سنجربن ملکشاه بن آلب ارسلان سلجوقى وفات کرد و سلطنت خراسان و ماوراءالنهر با او بوده و در عراقین بنام او خطبه می خواندند و او را سلطان اعظم معزالدین مى گفتند و گفته اند که در خزانه او چندان اموال جمع شده بد که در خزانه هیچ یک ازملوک اکاسره نبوده و به موت او، استبداد سلجوقیه بر خراسان تمام شد و خوارزمشاه مستولى شد.
“1-شجره طوبی،ج1،ص118.
2-الکنی و الالقاب،ج1،ص92″