علم فقه در برابر چالشهای نوظهور
علم فقه در برابر چالشهای نوظهور
چالشهای اصلی:
· پیشرفت فناوری: مسائل مربوط به هوش مصنوعی، مهندسی ژنتیک، شبیهسازی، و اینترنت اشیاء.
· تحولات پزشکی: مباحثی مانند تغییر جنسیت، پیوند اعضا، و باروری مصنوعی.
· تحولات اقتصادی: ظهور معاملات مالی جدید و پیچیده.
· خلأ نص: عدم وجود حکم صریح برای این مسائل در منابع اولیه فقه.
رویکردهای فقهی در مواجهه با چالشها
1. رویکرد نصگرایانه (محافظهکارانه):
· تأکید بر ظواهر نصوص و احتیاط.
· ممکن است به انزوا یا عدم کارآمدی فقه در برخی عرصههای جدید بینجامد.
2. رویکرد عقلانی (اصلاحطلبانه):
· پرچمداران: محمد عبده، اقبال لاهوری، مرتضی مطهری.
· شاخصه: اعتقاد به “فقه پویا” و استفاده از عقل و مصلحت در استنباط.
3. رویکرد مقاصدی (هدفمند):
· پرچمداران: شاطبی، ابن عاشور، جمال الدین عطیه.
· شاخصه: تمرکز بر اهداف کلان شریعت (جلب مصالح و دفع مفاسد). این رویکرد انعطافپذیری بالایی ایجاد میکند.
4. رویکرد تلفیقی و میانرشتهای (الگوهای جدید):
· ویژگی: بهرهگیری از علوم روز (مانند پزشکی، اقتصاد و علوم کامپیوتر) برای فهم دقیق موضوع حکم.
· هدف: ارائه احکامی که هم متعهد به اصول دینی باشند و هم پاسخگوی نیازهای واقعی بشر معاصر.
نتیجهگیری
آینده علم فقه در گرو توانایی آن در ترکیب هوشمندانه این رویکردها است. به نظر میرسد تلفیق “رویکرد مقاصدی” با “رویکرد میانرشتهای"، کارآمدترین راهکار برای استنباط احکامی باشد که:
· وفادار به اصول و مقاصد شریعت هستند.
· واقعیاتِ به سرعت در حال تغییر جهان جدید را درک میکنند.
· قادر به ارائه راهکارهای عملی و مفید برای زندگی مسلمانان هستند.
این تحول، نیازمند تربیت فقیهانی است که علاوه بر تسلط بر علوم سنتی اسلامی، با دنیای مدرن و دانشهای جدید نیز آشنا باشند.