زن ایرانی؛ فعال اجتماعی با هویت اسلامی
زن ایرانی؛ فعال اجتماعی با هویت اسلامی

آیا میتوان هم در عرصههای علمی و اجتماعی پیشرو بود و هم به ارزشهای دینی و هویت اسلامی پایبند ماند؟ زن ایرانی با حضور آگاهانه و متعهدانه خود، پاسخی روشن به این پرسش داده است.
در نگاهی سطحینگرانه، گمان میرود که حضور فعال زن در جامعه، ناگزیر به معنای کنار گذاشتن حریمهای اخلاقی و دینی است. اما زن مسلمان ایرانی در چهار دهه گذشته، الگویی زنده و پویا از تلفیق دانشاندوزی و فعالیت اجتماعی با عفت و حجاب را به نمایش گذاشته است. او ثابت کرده که میتوان در اوج پیشرفت، اصالت را نگه داشت.
پیشرفت علمی؛ از مدارس تا دانشگاههای تراز اول جهان
امروزه شاهد حضور چشمگیر زنان و دختران ایرانی در عرصههای علمی هستیم. آنان نه تنها در داخل کشور، بلکه در رقابتهای بینالمللی نیز درخشیدهاند. این موفقیتها در حالی به دست آمده که آنان حجاب اسلامی خود را به عنوان بخشی از هویت خویش حفظ کردهاند. حضور آنان در آزمایشگاهها، کتابخانهها، سمینارهای علمی و المپیادهای جهانی با حجابی متین، داستان زن مسلمانی است که میخواهد با علم و اندیشهاش شناخته شود، نه با ظاهرش. این حضور، عملیاتی کردن شعار “حجاب مانع رشد نیست، حافظ کرامت است” میباشد.
نقشآفرینی در عرصه سیاسی و اجتماعی
زن ایرانی پس از انقلاب اسلامی، از حاشیه به متن مدیریت اجتماعی آمده است. امروزه شاهد حضور آنان در مناصب سیاسی، مدیریتی، قانونگذاری و دیپلماتیک هستیم. این بانوان، در حالی که مسئولیتهای خطیر را بر عهده دارند، وقار و متانت اسلامی را نیز حفظ کردهاند. آنان نشان دادهاند که میتوان در صحنههای تصمیمگیری حاضر شد، برای سرنوشت کشور اندیشید و در عین حال، حریمهای ارزشی را پاس داشت.
هنر و ورزش؛ عرصهای برای تجلی ارزشها
حضور زنان هنرمند و ورزشکار مسلمان در عرصههای ملی و بینالمللی، جلوهی دیگری از این الگوی موفق است. هنرمند مسلمان ایرانی، با رعایت ضوابط اسلامی، آثاری خلق میکند که هم از نظر هنری درخشان است و هم حامل پیامهای انسانی و اخلاقی. ورزشکار زن ایرانی نیز با پوشش اسلامی، در میادین ورزشی حاضر میشود و تواناییهای خود را به رخ جهانیان میکشد و ثابت میکند که حجاب نه تنها محدودکننده نیست، که امکان هرگونه فعالیت سالمی را فراهم میآورد.
الگویی برای جهان؛ پاسخ به شبهات مدرنیته
زن مسلمان ایرانی با این سبک زندگی، پاسخی عملی به شبهات دنیای غرب داده است. او نشان داده که “زنانگی” او در “انسانبودن” او خلاصه نمیشود و میتواند تمام استعدادهای خود را در چارچوبی که کرامتش را حفظ میکند، شکوفا سازد. این الگو، به ویژه برای جوامع اسلامی دیگر، بسیار الهامبخش بوده و نشان داده که میتوان در برابر هجوم فرهنگ بیقیدوبند غربی، ایستادگی کرد و در عین حال، پیشرفت و مدرنیته را تجربه نمود.
سخن پایانی
زن ایرانی امروز، اسطورهای زنده است. او دانشمند است، اما عفیف. مدیر است، اما باوقار. هنرمند است، اما متعهد. او ثابت کرده که میتواند همپای مردان در ساختن میهن اسلامی خود نقش آفرینی کند، بیآنکه از حریم ارزشی خود ذرهای فاصله بگیرد. این چهره درخشان، میراث دار حضرت زهرا(س) و زینب کبری(س) است که درس چگونه زیستن زن مسلمان را به جهانیان میآموزد