حلواي معاويه در برابر عشق به علي(ع، داستان فريب
حلواي معاويه در برابر عشق به علي(ع); داستان فريب
➖حلوای معاویه یا محبت علی علیهالسّلام
📜على بن محمّد گوید: دختر ابو الأسود دُئِلى را ديدم كه به پدرش مىگويد: پدر جان! از اين حلواى چرب و شيرينِ پيش رويت به من بخوران.
_پدرش گفت: دهانت را بگشاى.
او دهانش را باز کرد و پدرش به اندازه يك بادام از آن حلوا در دهانش نهاد و سپس به او گفت: خرما بخور كه سودمندتر است و بهتر سير مىكند.
_دخترش گفت: اين، سودمندتر و لذیدتر است.
_ پدر گفت: اين خوراك را معاويه برايمان فرستاده است تا با آن ما را از محبت على بن ابی طالب عليهالسّلام منحرف كند.
_دخترش گفت: خدا زشتش بدارد! ما را با حلواى زعفرانى از آن آقای پاک و مطهر جدا مىسازد؟ مرگ بر فرستنده و خورندهاش!
🔺سپس كارى كرد تا آنچه خورده بود، بالا آورْد و در حالى كه مىگريست، چنين سرود:
أ بِالشَّهدِ المُزَعفَرِ يَا بنَ هِندٍ
نَبيعُ إلَيكَ إسلاماََ و دينا
فَلا وَ اللّهِ لَيسَ يَكونُ هذا
و مَولانا أميرُ المُؤمِنينا
اى پسر هند! آيا با حلواى زعفرانى، اسلام و دينمان را به تو بفروشيم؟ به خدا سوگند، نه! اين گونه نمىشود، چرا كه مولاى ما امير مؤمنان است.
📚الأربعون حديثا ابن بابویه، ج۱ ص۸۱