جاسوسی که بازنگشت!"روایت زندگی شهید سالمی"
جاسوسی که بازنگشت!"روایت زندگی شهید سالمی”
💢گذری بر کتاب نفوذی به بهانه پخش سریال پسران هور/ روایتی از زندگی شهید سالمی
🔹«نفوذی» کتابی مستند است و خواننده میتواند مطمئن باشد که آنچه در متن کتاب با آن مواجه میشود، به اسناد و روایتهای معتبر تکیه دارد. باقری بر وسوسه به کارگیری کمی تخیل و خلق صحنههای جذاب داستانی غلبه کرده و آنچه مینویسد، همه مبتنی بر واقعیتهاست.
در روایت راویان دست نمیبرد و به آنچه آنان گفتهاند وفادار و پایبند میماند. البته برای تشریح شرایط زمانه و کمک به خواننده برای درک بهتر فضای ذهنی شهید سالمی، گوشههایی از تاریخ معاصر خوزستان و اهواز را بازخوانی میکند و تصویری از بستر تاریخی و اجتماعی سالهای رشد و بالندگی این شهید شکل میدهد.
🔸عبدالمحمد سالمی از اواخر سال ۶۱ به دعوت علی هاشمی، به عضویت قرارگاه تازهتأسیس نصرت درآمد. هدف از تشکیل قرارگاه سری نصرت شناسایی منطقه هور ایران و نفوذ در هور عراق بود و دلیل آن هم زمینهسازی برای اجرای هرچه بهتر عملیات آبی - خاکی خیبر بود.
درنهایت پس از یک سال فعالیت شناسایی در هور و نفوذ عبدالمحمد و چند نفر دیگر از پاسداران قرارگاه به عمق خاک دشمن، عملیات خیبر در اسفند سال ۶۲ انجام شد. شهید سالمی نیروی واحد اطلاعاتعملیات بود و باید همزمان با شروع عملیات، مأموریت خود را تمام شده تلقی میکرد و به عقب برمیگشت. اما دلش رضا نداد. کنار نیروهای رزمنده ماند و همراه آنان با دشمن درگیر شد.
تقدیرش هم که شهادت بود، در همان نخستین روزهای عملیات رقم خورد. جایی در خاک عراق، در کنار پلی موسوم به پل شحیطات به شهادت رسید و پیکرش نیز همانجا ماندگار شد.
🌷شادی روح شهدا صلوات