توبه بدعتگذاران؛ چرا پذیرفته نیست؟ + وظیفه ما در قبال گمراهان
توبه بدعتگذاران؛ چرا پذیرفته نیست؟ + وظیفه ما در قبال گمراهان
مقدمه: در دنیای پرآشوب امروز که موج شبهات و عقاید نوظهور،پایههای ایمان بسیاری را متزلزل کرده است، شناخت مرز حق و باطل و وظیفه در برابر انحرافات، بیش از هر زمان دیگری ضروری است. قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام) به صراحت، هم نشانههای اهل بدعت و فرقهگرایی را بیان کردهاند و هم تکلیف امت را در قبال آنان مشخص نمودهاند. این نوشتار، نگاهی دارد به تفسیر آیهای مهم و دو روایت کلیدی در این زمینه.
تفسیر آیه: هشدار به فرقهگرایان خداوند متعال در آیه ۱۵۹ سوره انعام میفرماید:
إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ
«به راستی کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و به گروهها و فرقههای مختلف تقسیم شدند، تو [ای پیامبر] هیچگونه پیوند و ارتباطی با آنان نداری.»
این آیه، شدیدترین نوع برائت و بیزاری را از کسانی بیان میکند که با ایجاد تفرقه در دین، به تشتت و چنددستگی دامن میزنند. اینان کسانی هستند که با تفسیرهای شخصی و خارج از چارچوب وحی، وحدت کلمه مسلمانان را شکسته و “شعیعاً” (گروهگروه) میشوند.
روایت اول: بیتابی بدعتگذاران در ذیل این آیه و سایر آیات مرتبط،روایاتی نقل شده که بر این موضع تأکید میکنند. از جمله روایتی است که میفرماید:
«أَصْحَابُ الْبِدَعِ وَ أَصْحَابُ الْأَهْوَاءِ، لَيْسَ لَهُمْ تَوْبَةٌ، أَنَا مِنْهُمْ بَرِيءٌ وَ هُمْ مِنِّي بُرَاءٌ»
«اهل بدعت و هواپرستان، توبهای برایشان نیست [یا توبه آنان پذیرفته نیست]. من از آنان بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.»
این حدیث شریف، چند پیام مهم دارد:
1. خطر بدعت: بدعت گذاشتن در دین، تنها یک خطای ساده نیست؛ بلکه گناهی است که ریشه توبه را در دل فرد میسوزاند و قلب را به سمت انحراف و عناد میکشاند.
2. پذیرفته نبودن توبه: این عبارت میتواند اشاره به این داشته باشد که ماهیت بدعتگذار، لجوج و مستکبر است و به دنبال توبه واقعی نمیرود؛ یا اینکه به دلیل فساد گستردهای که در جامعه ایجاد میکند، توبه شخصی او بدون جبران آثار شومش کافی نیست.
3. دو طرفه بودن بیزاری: بیزاری تنها از سوی پیامبر (ص) نیست، بلکه بدعتگذاران نیز به دلیل دشمنی با حق، از مسیر ایشان بیزارند.
روایت دوم: وظیفه عملی ما در برابر بدعتگذاران اما تکلیف ما به عنوان یک مسلمان در برابر این افراد چیست؟آیا فقط باید ساکت نشست؟ پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در حدیثی بسیار روشنگر میفرمایند:
«هنگامی که پس از من، اهل شک و بدعت را دیدید، پس
[۱] آشکارا از آنان بیزاری جویید،
[۲] و بسیار آنان را [با بیان باطلشان] دشنام دهید و [۳] دربارهشان [حقایق را] بگویید
و [۴] به آنان بتازید [و افشاگری کنید] تا در تباه کردن اسلام طمع نکنند،
و [۵] مردم از آنان بر حذر باشند و از بدعتهایشان چیزی نیاموزند.
خداوند به خاطر این کار برای شما حسنات مینویسد و به سبب آن، درجات شما را در آخرت بالا میبرد.»
این فرمان پیامبر، یک استراتژی کامل برای “مبارزه فرهنگی” با انحرافات است:
· بیزاری جستن (ابراء): اولین قدم، تعیین مرز است. جامعه ایمانی باید بداند که با این افراد هیچ سنخیتی ندارد.
· سبّ و وقبیعه: این به معنای فحاشی و توهین شخصی نیست، بلکه به معنای “بیان عیوب و نقاط ضعف فکری و عقیدتی” آنان است. یعنی باید چهره زشت و باطل آنان برای مردم آشکار شود.
· تهاجم فرهنگی (ناهبوهُم): باید با آنان مقابله و برخورد فعالانه و تهاجمی داشت؛ نه منفعل. این برخورد، برای ناامید کردن آنان از فاسد کردن جامعه است.
· هدف نهایی: هدف نهایی، “حفظ جامعه از گمراهی” و “نرسیدن صدای باطل به گوش مردم” است.
نتیجهگیری و پیام اصلی: قرآن و عترت به ما میآموزند که در برابر کسانی که با بدعتها و افکار انحرافی،اساس دین را نشانه رفتهاند، سکوت و تسامح جایز نیست. این یک جهاد فرهنگی است که پاداش آن، “حسنات” و “درجات عالی اخروی” ذکر شده است. البته این مبارزه، نیاز به “علم"، “تدبیر” و “شناخت دقیق بدعت از سنت” دارد که در درجه اول بر عهده علما و سپس بر تکتک مبلغان و مذهبیون است. ما موظفیم با روشنگری و افشاگری، دین را از تحریف نجات دهیم و جامعه را از گزند گمراهان مصون داریم.