از کربلا تا جنگ ۱۲ روزه؛ زنجیرهی مقاومت شکستناپذیر
اربعین، الگوی بیمرز وحدت؛ چرا جنگ ۱۲ روزه آزمون انسجام مبتنی بر مقاومت بود؟
جنگهایی که حقیقت ملتها را فریاد میزنند
جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اخیر، تنها یک نبرد نظامی نبود؛
محک جدی انسجام ملی بود؛ انسجامی که اینبار نه بر احساسات زودگذر،
بلند بر پایه نظریه مقاومت استوار شد؛ نظریهای که در طول ۴ دهه،
مسیر ملت ایران را در لحظات حساس روشن کرده است.
از کربلا تا جنگ ۱۲ روزه؛ زنجیرهی مقاومت شکستناپذیر
امروز، ایران همان الگوی عاشورا را در برابر دشمنان اجرا میکند:
- اگر در کربلا، بنیامیه نماد کفر جهانی بود، امروز تمام جبهه استکبار مقابل ایران صفآرایی کردهاست.
- اما تفاوت اینجاست: جمهوری اسلامی علاوه بر پیروزی معنوی، در عرصههای سیاسی و نظامی نیز موفقیتهای آشکار دارد.
نظریه مقاومت ایران، ریشه در همان جمله کوتاه بیپایان دارد: «هَیْهات منَّا الذّلَّه»
اربعین؛ الگوی صدور انسجام ملی به جهان
نکته کلیدی اینجاست
اگر این شعله [نظریه مقاومت] را با روایتگری درست و پیوند مستمر با آیینهایی چون اربعین زنده نگه داریم، انسجام ملی نهتنها حفظ میشود، بلکه به الگویی برای دیگر ملتها تبدیل میشود.
اربعین فقط یک زیارت نیست
تجلی زندهی تفکر حسینی در عصر حاضر است؛
تفکری که مرزها را درمینوردد و به ملتهای خواهان آزادی و عدالت،
درس مبارزه، ایستادگی و مقاومت میدهد.
جنگ ۱۲ روزه ثابت کرد
انسجام مبتنی بر نظریه مقاومت، توطئههای دشمن را خنثی میکند.
و اربعین به جهان یادآور میشود:
امام حسین(ع)، پرچمدار بیبدیل وحدت، شجاعت و عزت است.
این دو، دو روی یک سکهاند: سکهی پیروزی ملتی که ذلت را نمیپذیرد.