در میدان جنگ، بزرگترین دشمن تو "خودِ تو"ست
در میدان جنگ، بزرگترین دشمن تو “خود تو"ست
پرسش هستهای
«آیا از مرگ میترسی؟ مرگی که اگر فرابرسد،
برجهای فلاخنبسته هم در برابرش خم میشوند؟!
نه… ترس تو از مرگ نیست؛
ترس تو از “خودِ بیحجابَت” است؛
ترس تو از بیپردگی روحت در محضر خداست؛
از همان “من"ی که وقتی ملک الموت را روبرویت میبینی،
هیچ پناهگاهی برای پنهان شدنش نیست!»
حقیقت تلخ
«تو از زندگیات میترسی!
از همان روزهایی که:
- نگاهت به آسمان دوخته نبود
- گناه، حریم خلیفهاللهیات را شکست
- مقام انسانیت را به حراج گذاشتی…
و چه مزد خفّتباری گرفتی!»
راه رهایی
«آیا از بییاوری میهراسی؟
مگر یاوری بالاتر از “هُوَ” میخواهی؟!
همان که:
● از رگ گردنت نزدیکتر است
●”إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ” است
● در کمین هر ثانیهات نشسته!
به یاد بیاور
وقتی شنهای طبس سربازان خدا شدند،
وقتی حسابهای مادی دشمن،
در برابر “کُنْ فَیَکُون” الهی خاکستر شد!»
فرمان نبرد
«پس:
۱. ترس را به جان خود راه مده!
۲. دلنگران مباش!
“لَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ"
۳. بدان: نابودی صهیونیستها با دستان توست؛
با دستان شیرانِ میدان عمل!»
وعده پیروزی
این نبرد، پیشخیمهی ظهور است!
با هر ضربهات بر پیکر اسرائیل:
- گامهای مهدی(عج) را تندتر کن
- درد بیامامی را درمان کن
تا آن روز که آفتابِ رویش را ببینی و زمزمه کنی:
“إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ"
(سرانجام، این سرزمین از آن بندگان شایسته خداوند است)