فرهنگی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

راز ضرب‌المثلِ «تب کرد و مُرد»»

15 مهر 1404 توسط صفيه گرجي

 تب کرد و مُرد


در ایام قدیم پیرمرد مهربانی با تک پسرش زندگی می کرد. این دو خیلی رابطه عاطفی با یک دیگر داشتند تا این که پیرمرد پس از ماه ها بیماری در بستر جانش را از دست داد. به همین خاطر پسرک شب و روز در حال گریه و زاری بود. همسایه ها و آشنایان هم گروه گروه برای تسلیت گفتن می آمدند و می رفتند.

پسرک یتیم هم در این حین مدام از پدرش تعریف می کرد. به هر گروهی که می رسید، از خوبی ها و رفتارهای  پدرش می گفت و از این که چگونه بیمار شد و دکترش چه کسی بود و چه دوایی خورد و چه شد که مرد. خلاصه همه این اتفاقات را با جزئیات بسیار و با آب و تاب فراوان تعریف می کرد.

این رفت و آمدها تمامی نداشت، پسرک یتیم هم بهترین خوردنی ها را می خرید و جلوی میهمانانش می گذاشت و حسابی پذیرایی می کرد.

میهمانان هم بدون تعارف مشغول خوردن می شدند و برای این که بیشتر در خانه ی پسر بمانند و بیشتر و بهتر از خوردنی های آنجا استفاده کنند، سعی می کردند پسر را به حرف وادارند. هرکس می رسید، خودش را غمگین نشان می داد و با تأسف به پسر می گفت: «خدا رحمت کند پدرت آدم خوبی بود؛ راستی چه شد که آن بیچاره به این زودی مرد!» 

پسر هم که منتظر چنین پرسشی بود، با آب و تاب بسیار سیر تا پیاز مرگ و زندگی پدرش را تعریف می کرد. در این مدت میهمانان خوب به خودشان هم می رسیدند و با این که همه ی ماجراهای مرگ و زندگی پیرمرد را شنیده بودند، را باز هم فردای آن روز به دیدن پسر می آمدند و از او می پرسیدند که پدرت چگونه مرد؟ 

پسر از علاقه و اشتیاق دیگران به شنیدن ماجرای مرگ و زندگی پدرش تعجب می کرد و نمی فهمید که چرا مردم این همه به شنیدن حرف های او علاقه نشان می دهند. تا این که روزی یکی از دوستان پدرش به دیدن پسر رفت و گفت: «سوگواری و عزاداری بس است. بهتر است به فکر ادامه دادن کار و کاسبی پدرت باشی.

سخن گفتن از حال و روز زندگی و مرگ پدر که نشد کار. چشم باز کنی، می بینی این مردم دار و ندارت را خورده اند و برده اند و تو سرت ما بی کلاه مانده. پس بهتر است که زوتر درب خانه ات را ببندی!».

پسر که انتظار شنیدن چنین حرف هایی را از دوست صمیمی پدرش نداشت، ناراحت شد و گفت: «این چه حرف هایی است که میزنید. مردم به پدر من علاقه و ارادت زیادی داشتند و حالا به خاطر اوست که این جا جمع می شوند و به حرف های من گوش می دهند.»

 

دوست پدرش وقتی دید که پسرک متوجه حرف هایش نمی شود تصمیم گرفت که شام به خانه پسرک برود. وقتی سفره ی شام را انداختند، به پسر گفت: « ای پسر بهتر است برای من هم تعریف کنی که چه شد که پدرت بیمار شد و چگونه مرد.»

پسر گفت: «شما که از همه چیز خبر دارید!!! …»

دوست پدرش گفت: «بله خبر دارم؛ اما مثل همه دوست دارم از زبان تو بشنوم.»

پسر مشغول تعریف شد. دوست پدرش کم کم مشغول خوردن غذا شد. تا حرف پسر میخواست قطع شود، سوالی تازه می پرسید و پسر هم جوابش را می داد. ساعتی که گذشت، همه ی غذاها خورده شد. پسر که حرفش تمام شد، دست برد توی سفره که چیزی بخورد که دید هیچ غذایی نمانده!! 

تازه متوجه شد که هر روز چه بلایی به سرش می آید که او اصلا فکرش را هم نمی کرده. شرمنده شد. می خواست از دوست پدرش عذرخواهی کند که او نگذاشت و گفت: «از این به بعد هر کس از تو پرسید پدرت چگونه مرد، بگو: «تب کرد و مرد. آن وقت می بینی که کسی به سراغت نمی آید و چیزی از تو نمی پرسد.»

پسر به نصیحت دوست پدرش گوش کرد. خیلی زود همه همسایه ها و افراد شکمو از خانه اش دور  شدند و پسر توانست به کار و کاسبی تعطیل شده ی پدرش برسد.

 

 نظر دهید »

معنای واقعی ضرب‌المثل «وسط لحاف خوابیده» + داستان کامل و کاربردمثال

15 مهر 1404 توسط صفيه گرجي

معنای واقعی ضرب‌المثل «وسط لحاف خوابیده» + داستان کامل و کاربردمثال

 

#ضرب_المثل 

🔻وسط لحاف خوابیده !

 

🔹توضیح 

این مثل حکایتی دارد؛

می گویند درویشی شب هنگام از راهی می گذشت. دو نفر را دید که آماده شده اند زیر یک لحاف بخوابند، جلو رفت و از آنها لحافی خواست تا بخوابد. آن دو نفر لحافشان را نشان دادند و گفتند که فقط همین لحاف را داریم.

درویش گفت : شما از سهم خودتان استفاده کنید، من هم وسط لحاف می خوابم.

 

🔹کاربرد 

این ضرب المثل در مورد کسی به کار می رود که در مشکلات و گرفتاری ها خود را کنار می کشد یا از هر موقعیتی به نفع خود استفاده می کند.

کسی که بسیار فرصت طلب و سود جوست.

 

 

 نظر دهید »

واقعیت محقق‌نشده؛ خطای پنهان در تحلیل‌های روزمره ما

26 شهریور 1404 توسط صفيه گرجي

 

 واقعیت محقق‌نشده؛ خطای پنهان در تحلیل‌های روزمره ما

 

خیلی وقت‌ها در زندگی روزمره یا حتی در بحث‌های جدی‌تر، جملاتی به زبان می‌آوریم که در ظاهر منطقی‌اند اما در عمق، یک خطای پنهان دارند. مثلا:

 

«تو که این همه ورزش می‌کنی، چرا هنوز اضافه وزن داری؟»

 

«کلاس زبان رفتی، چرا زبانت ضعیف است؟»

«این قانون هم اجرا شد، ولی مشکل هنوز هست.»

در همه این مثال‌ها، یک فرض ضمنی غلط وجود دارد: اینکه انجام یک اقدام (ورزش، کلاس زبان، قانون جدید) حتما باید نتیجه نهایی دلخواه ما را به همراه بیاورد.

 

واقعیت محقق‌نشده یعنی چه؟

پاسخ درست این است: «از کجا می‌دانی اگر این کار انجام نمی‌شد، وضعیت بهتر از الان بود؟»

شاید اگر ورزش نمی‌کردیم، وزن‌مان از این هم بالاتر می‌رفت. شاید اگر سیاست کنترلی نبود، آلودگی هوا بدتر از شرایط فعلی می‌شد. و البته شاید هم تغییری نمی‌کرد یا حتی بهتر می‌شد. نکته کلیدی این است: ما نمی‌دانیم.

این همان چیزی است که اقتصاددانان و پژوهشگران آن را واقعیت محقق‌نشده  می‌نامند.

 

چرا این خطا رایج است؟

 

ذهن ما به طور طبیعی فقط وضعیت موجود را می‌بیند و نمی‌تواند همزمان سناریوی جایگزین (اگر فلان کار انجام نمی‌شد) را تصور کند. به همین دلیل به سرعت قضاوت می‌کنیم و به نتایج سطحی می‌رسیم.

 

راه علمی چیست؟

 

برای دانستن «اگر این کار انجام نمی‌شد چه می‌شد»، باید از روش‌های علمی کمک گرفت. در علوم طبیعی، این کار را با گروه کنترل و آزمایش انجام می‌دهند. در علوم اجتماعی که امکان آزمایش مستقیم کمتر است، محققان با داده‌ها و مدل‌های پیچیده، سعی می‌کنند تخمین بزنند که واقعیت محقق‌نشده چگونه می‌توانست باشد.

 

چطور در زندگی روزمره از این خطا پرهیز کنیم؟

به جای قضاوت عجولانه، به خودمان یادآوری کنیم که وضعیت جایگزین را نمی‌دانیم.

 

در ارزیابی اقدامات، هم نتایج فعلی و هم شرایط احتمالی بدون آن اقدام را در نظر بگیریم.

 

بدانیم که اثرگذاری کارها نسبی است، نه مطلق.

به قول یک ضرب‌المثل: «ضرر را از هر جا بگیری، منفعت است.» ولی این به معنی نیست که همه ضررها جبران می‌شوند؛ فقط یعنی وضعیت می‌توانست بدتر از این باشد.

 

📌 جمع‌بندی:

بزرگ‌ترین خطای ما این است که در تحلیل مسائل، واقعیت محقق‌نشده را فراموش می‌کنیم. آگاهی از این اصل، نگاه ما را به زندگی، سیاست، اقتصاد و حتی روابط روزمره عمیق‌تر و منصفانه‌تر می‌سازد.

 نظر دهید »

عدالت کور است و کسی را نمی‌بیند

04 خرداد 1404 توسط صفيه گرجي

عدالت کور است و کسی را نمی‌بیند

این ضرب‌المثل بر بی‌طرفی مطلق عدالت تأکید دارد و نشان می‌دهد که قضاوت عادلانه نباید تحت تأثیر ظاهر، جایگاه اجتماعی، ثروت، یا احساسات شخصی قرار گیرد.

عدالت باید مانند فردی نابینا باشد تا تنها بر اساس حقوق، واقعیت‌ها و قانون تصمیم بگیرد، نه تبعیض یا جانبداری.

داستان و ریشه‌ی تاریخی  

فرهنگ اسلامی ما

 

در احادیث و آموزه‌های اسلامی نیز بر اجرای عدالت حتی اگر به ضرر خود یا نزدیکانتان باشد (آیه ۸ سوره مائده) تأکید شده است.  

 اسطوره‌های یونان باستان

 نماد عدالت در غرب، الهه‌ای به نام تِمیس (Themis) است که با چشم‌بند تصویر می‌شود. این چشم‌بند نماد نادیده گرفتن تعلقات دنیوی برای داوری منصفانه است. بعدها در دوران رنسانس، مجسمه‌های لیبرتاس (الهه آزادی) و ژوستیتیا (الهه عدالت) نیز با همین ویژگی‌ها ترسیم شدند.  

کاربرد آن

این مفهوم در بسیاری از نظام‌های حقوقی جهان به‌عنوان پایه‌ای برای دادرسی عادلانه پذیرفته شده است. ما در روابطمان با دیگران چقدر عدالت کور است، چقدر جانب حق را می‌گیریم؟

 نظر دهید »

باگرگ دنبه(بره) می‌خورد، با چوپان گريه می‌كند

25 اردیبهشت 1404 توسط صفيه گرجي

باگرگ دنبه(بره) می‌خورد، با چوپان گريه می‌كند

 یعنی هم با دشمن نشست و برخاست می‌کند هم با دوست وسعی می‌کند در چهره‌ای منافقانه هردو را راضی نگه دارد.

درروزگاران گذشته پیرمردهیزم شکنی درکلبه‌ای دردل جنگل به‌تنهایی زندگی می‌کرد.وی توله گرگی راازمرگ نجات داده‌بودواکنون گرگی بالغ ونیرومندی شده‌بود که پیش هیزم‌شکن زندگی می‌کرد.

پیرمردکه ناتوان شده‌بودبرای تهیه‌ی غذای خودوگرگش دچارمشکل بود. بنابراین گرگ راآموزش داده‌بودوهرزگاهی پوست میشی رابه تن گرگ می‌پوشاند تابه راحتی به گله گوسفندان نزدیک شده و بره‌ یا گوسفندی راشکارکرده ونزدپیرمردبیاوردتاباهم ‌بخورند.

پیرمردسپس پیش چوپان می‌رفت و وقتی چوپان برای ازدست دادن گوسفندش ناراحت بودوگریه می‌کردوی نیز او را تسلی داده و باچوپان به ظاهرمی‌گریست تاچوپان به وی شک نکند.

اماهمانطورکه گفته‌اند"ماه پشت ابرنمی‌ماند"سرانجام رازهیزم‌شکن فاش‌شدومردم به‌ماجراپی‌بردند.اینجا بودکه می‌گفتند"فلانی باگرگ دنبه(بره)می‌خوره وباچوپان گریه می‌کنه.”

این گفته به مرورایام به صورت ضرب‌المثل درآمده ودرمورداشخاص منافق ودورو کاربرددارد.

ضربالمثل «با گرگ دنبه می‌خورد، با چوپان گریه میکند» نمادی از دوگانگی رفتاری و نفاق است. این عبارت به افرادی اشاره دارد که برای منفعت‌طلبی، همزمان با دو طرف متضاد (دوست و دشمن) ارتباط برقرار می‌کنند و با ظاهرسازی، هر دو را فریب میدهند.

داستان هیزم‌شکن و گرگ، نشان‌دهنده خطراتِ پنهان‌کاری و سوءاستفاده از اعتماد است. هیزمشکن با استفاده از گرگِ مُخفی در لباس میش، هم به چوپان خیانت میکند و هم با تظاهر به همدردی، نقش یک فرد دلسوز را بازی میکند.

این مثل هشداری است دربارهٔ عواقب دورویی و فریبکاری که در نهایت با آشکار شدن حقیقت، فرد منافق رسوا میشود. پیام اصلی این است: هیچ نیرنگی پایدار نیست و راستی همیشه پیروز می‌شود.

 نظر دهید »

چَشته خُور بدتر از میراث خورَه

25 اردیبهشت 1404 توسط صفيه گرجي

کسی که یک بار مزه ٔ چیزی را چشیده و همیشه در آرزوی آن باشد «چَشته خُور بدتر از میراث خورَه» به عبارتی کسی را گویند که چون از شخصی محبت یا منفعتی بدو رسد یا در خانه ٔ کسی غذای مطبوعی خورد، پیوسته انتظار تجدید و تکرار آنرا داشته باشد.

ضرب المثل «چَشته خُور بدتر از میراث خورَه» به این نکته اشاره دارد که گاهی یک تجربه کوچکِ لذتبخش، میتواند آرزوها و انتظارات بی‌پایانی ایجاد کند که از وابستگیِ ناشی از میراث‌بری هم مخرب‌تر است.

این مثل هشداری است دربارهٔ خطراتِ “طمعِ ناشی از لذت‌های زودگذر” که انسان را در دام حسرتِ دائمی می‌اندازد. فردی که تنها یک بار طعم محبت یا نعمتی را میچشد، ممکن است بهجای قدردانی، اسیرِ انتظارِ تکرار آن شود و این وابستگی، آرامش و رضایت او را نابود کند.

در واقع، این ضرب‌المثل تأکید میکند کهگاهی نداشتن، بهتر از داشتنِ گذرا و حسرتِ همیشگی است

 نظر دهید »
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

فرهنگی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • تربیت در نهج البلاغه
  • حدیث روز
  • معرفی منابع
  • سیاسی
  • شبهات
  • مناسبت روز
    • ماه رجب
  • معرفی بازی مدافعان حرم
  • #سردار
  • عاشقانه
  • زندگی ایده‌آل
  • قانون رهایی
  • دنیای نوجوانان
  • مدیریت زمان
  • سبک زندگی
  • #امام حسین_اربعین
  • حکایت
  • حکایت
  • دانستنی‌ها
  • ماه رجب
  • معرفی کتاب با موضوع قرآنی
  • معرفی کتاب با موضوع انقلاب اسلامی
  • کودک پروری
  • دلنوشته در مورد امام زمان
  • تفسیر قرآن
  • مقاله کوتاه
  • #ترفندهای_خانداری
  • بیانات رهبر
  • دعا
  • مناسبت روز در تقویم
  • امام زمان
  • دلنوشته
  • ضرب‌المثل
  • سخنان نویسندگان
  • #اخلاق_اسلامی
  • کلام قرآن
  • اعمال مخصوص
  • سخنان امام خمینی
  • نامه نمادین
  • برگی از تاریخ
  • #به_عشق_مولا_علی
  • سخن بزرگان
  • غدیر
  • روانشناسی
  • تورات
  • طنزانه
  • همسرانه
  • محرم و تهاجم
  • متن عرفانی، انگیزشی
  • مقتل خوانی
  • امام حسین
  • ولایت‌فقیه
  • شعر برای رهبری و کشور
  • حدیث، تفسیر حدیث،#به قلم خودم
  • قلم خودم
  • صحیفه سجادیه
  • سواد رسانه‌
  • تحلیل به قلم خودم
  • دلایل فاجعه کربلا
  • امام سجاد
  • شهادت
  • فقط خدا
  • عفاف و حجاب
  • بیداری از غفلت
  • مناسبت روز
  • عرفان‌های نوظهور
  • نماز آیات
  • امام حسن
  • خبر
  • ذکر
  • فقه
  • #حدیث قدسی
  • #سواد رسانه‌
  • تلنگر
  • بحث روز
  • آموزش
  • حضرت زهرا
  • مادر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

نظرسنجی سریع

نظرسنجی # یافت نشد.

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس